انگیزه های انفاق در آیات قرآن

۰۶ مرداد ۱۳۹۹ 0
انگیزه های انفاق در آیات قرآن
ایمان و انفاق دو سرمایه بزرگ نجات و خوشبختى برای انسانها می باشند

  • انگیزه  و کیفیت انفاق
    •  آیات 7 تا11 سوره حدید
    • آیات 36 سوره انفال
  • فضیلت و اهمیت انفاق
    • آیه 274سوره بقره
    • آیه261 سوره بقره
    • آیه 265 سوره بقره
  • انفاق و از بین بردن فاصله طبقاتی
    • آیه 262سوره بقره

  • آیات 7و8 سوره حدید

    آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَأَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفِينَ فِيهِ ۖ فَالَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَأَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ كَبِيرٌ*وَمَا لَكُمْ لَا تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ ۙ وَالرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّكُمْ وَقَدْ أَخَذَ مِيثَاقَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ*
    به خدا و پيامبر او ايمان آوريد، و از آنچه شما را در [استفاده از] آن، جانشين [ديگران‌] كرده، انفاق كنيد. پس كسانى از شما كه ايمان آورده و انفاق كرده باشند، پاداش بزرگى خواهند داشت.*و برای چه شما به خدا ایمان نیاورید در صورتی که رسول حق شما را (به آیات و معجزات) به راه ایمان به پروردگارتان دعوت می‌کند و خدا هم (در فطرت و عقل) از شما پیمان ایمان گرفته است اگر (قابلیت) ایمان دارید.*
علاوه برایمان به یكى از آثار مهم ایمان كه انفاق فى سبیل الله است دعوت نموده است. دعوت به ایثار و فداكارى و گذشت از مواهبى كه انسان در اختیار دارد، منتها این دعوت را مقرون به این نكته مى كند كه فراموش نكنید در حقیقت مالك اصلى خدا است و این اموال و سرمایه ها چند روزى به عنوان امانت نزد شما سپرده شده، همانگونه كه قبلا در اختیار اقوام پیشین بود.
در آیه هفتم اشاره به مساله استخلاف و جانشینى مردم از یكدیگر، یا از خداوند در این ثروتها است كه مالكیت حقیقى را مخصوص خدا مى شمرد و همه را نماینده او در این اموال، این بینش مى تواند دست و دل انسان را در انفاق باز كند و عاملى براى حركت در این زمینه باشد. در آیه دهم تعبیر دیگرى آمده كه از ناپایدارى اموال و سرمایه ها و بازماندن آن بعد از همه انسانها، حكایت مى كند و آن تعبیر به میراث است مى گوید، میراث آسمانها و زمین از آن خدا است 
  • آیه 9 سوره حدید
    هُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ عَلَىٰ عَبْدِهِ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ۚ وَإِنَّ اللَّهَ بِكُمْ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ*
    اوست خدایی که بر بنده خود (محمّد مصطفی صلّی اللّه علیه و آله) آیات قرآن روشن بیان را نازل می‌کند تا شما را از ظلمات (جهل و عصیان) بیرون آرد و به نور (علم و ایمان) رهبری کند و خدا بسیار در حق شما مشفق و مهربان است.
در این آیات ایمان به این حقیقت به انسان روح سخاوت و ایثار مى بخشد، و دست و دل او را در انفاق باز مى كند. انفاق مفهوم وسیعى دارد كه منحصر به مال نیست، بلكه علم و هدایت و آبروى اجتماعى و سرمایه هاى معنوى و مادى دیگر را نیز شامل مى شود. تعبیر به رؤف رحیم اشاره لطیفى به این حقیقت است كه این دعوت مؤكد و پرشور الهى به سوى ایمان و انفاق مظهرى از مظاهر رحمت الهیه است كه به سراغ همه شما آمده، و تمام بركاتش در این جهان و جهان دیگر عائد خودتان مى شود. 
  • آیه 10سوره حدید
     وَمَا لَكُمْ أَلَّا تُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلِلَّهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ لَا يَسْتَوِي مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ ۚ أُولَٰئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِينَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَقَاتَلُوا ۚ وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَىٰ ۚ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ*
    و شما را چه شده كه در راه خدا انفاق نمى‌كنيد و [حال آنكه‌] ميراث آسمانها و زمين به خدا تعلق دارد؟ كسانى از شما كه پيش از فتح [مكه‌] انفاق و جهاد كرده‌اند، [با ديگران‌] يكسان نيستند. آنان از [حيث ]درجه بزرگتر از كسانى‌اند كه بعداً به انفاق و جهاد پرداخته‌اند. و خداوند به هر كدام وعده نيكو داده است، و خدا به آنچه مى‌كنيد آگاه است.
سپس به استدلالى براى مساله انفاق پرداخته مى فرماید: چرا در راه خدا انفاق نكنید در حالى كه میراث آسمانها و زمین از آن او است؟ یعنى سرانجام همه شما چشم از جهان و مواهبش مى پوشید، و همه را مى گذارید و مى روید، پس اكنون كه در اختیار شما است چرا بهره خود را نمى گیرید؟!از آنجا كه ارزش عمل به خلوص آن است، در پایان آیه مى افزاید: خداوند به آنچه انجام مى دهید آگاه است ( و الله بما تعملون خبیر ). هم از كمیت و كیفیت اعمال شما با خبر است و هم از نیات و میزان خلوص شما. 
  • آیه 11 سوره حدید
    مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ كَرِيمٌ
    كيست آن كس كه به خدا وامى نيكو دهد تا [نتيجه‌اش را] براى وى دوچندان گرداند و او را پاداشى خوش باشد؟
و در آخرین آیه مورد بحث باز هم براى تشویق در مورد انفاق فى سبیل الله از تعبیر جالب دیگرى استفاده كرده، مى گوید: كیست كه به خدا قرض نیكوئى دهد و از اموالى كه به او بخشیده است انفاق نماید، تا آن را براى او چندین برابر كند؟ و براى او پاداش فراوان و پر ارزشى است. قابل توجه اینكه در آیات گذشته براى تشویق به انفاق - اعم از كمك به موضوع جهاد یا انفاق هاى دیگر به نیازمندان - تعبیرات مختلفى دیده مى شود كه هر یك مى تواند عاملى براى حركت به سوى این هدف باشد. 

 و در آیه یازدهم تعبیر از همه حساس تر است: خدا را وام گیرنده، و انسانها را وام دهنده مى شمرد، وامى كه مساله تحریم ربا در آن راه ندارد و چندین برابر تا هزاران برابر در مقابل آن پرداخته مى شود، اضافه بر پاداش عظیمى كه در هیچ اندیشه اى نمى گنجد! اینها همه براى این است كه بینشهاى انحرافى و انگیزه هاى حرص و آز و حسد و خودخواهى و طول امل را كه مانع از انفاق است از میان ببرد، و جامعه اى بر اساس پیوندهاى عاطفى و روح اجتماعى و تعاون عمیق بسازد. 
فقط‌ نگاه‌ به‌ یك‌ دستور قرآن‌ كریم‌ درباره‌ انفاق‌ و كیفیّت‌ آن‌ بس‌ است‌ كه‌ ما را بدین‌ نكته‌ رهبری‌ كند. اوّلاً قرآن‌ كریم‌ هر گونه‌ انفاقی‌ را امضا نمی‌نماید، و صریحاً اعلام‌ میدارد كه‌ باید انفاق‌ برای‌ خدا و در راه‌ او و بقصد اعلاءِ كلمه‌ دین‌ و حفظ‌ مردم‌ مؤمن‌ از دستبرد شیاطین‌ باشد. و به‌ عبارت‌ موجز انفاق‌ باید فی‌ سبیل‌ الله‌ باشد نه‌ فی‌سبیل‌ الطّاغوت‌.
  • آیه 36 سوره انفال
     إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ۚ فَسَيُنْفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ ۗ وَالَّذِينَ كَفَرُوا إِلَىٰ جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ
    بى‌گمان، كسانى كه كفر ورزيدند، اموال خود را خرج مى‌كنند تا [مردم را] از راه خدا بازدارند. پس به زودى [همه‌] آن را خرج مى‌كنند، و آنگاه حسرتى بر آنان خواهد گشت؛ سپس مغلوب مى‌شوند. و كسانى كه كفر ورزيدند، به سوى دوزخ گردآورده خواهند شد.
  • آیه 117سوره آل عمران
    مَثَلُ مَا يُنْفِقُونَ فِي هَٰذِهِ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَثَلِ رِيحٍ فِيهَا صِرٌّ أَصَابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَأَهْلَكَتْهُ ۚ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَٰكِنْ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
    مثَل آنچه [آنان‌] در زندگى اين دنيا [در راه دشمنى با پيامبر] خرج مى‌كنند، همانند بادى است كه در آن، سرماى سختى است، كه به كشتزار قومى كه بر خود ستم نموده‌اند بوزد و آن را تباه سازد؛ و خدا به آنان ستم نكرده، بلكه آنان خود بر خويشتن ستم كرده‌اند.

فضیلت و اهمیت انفاق از نظر قرآن

یكی از عواملی كه اسلام و قرآن روی آن تأکید دارد و عمل به آن را برای زنده ماندن امت اسلامی، جوان نمودن و پیشرفت و ارتقاء دادن آن لازم و ضروری می دانند، انفاق است. دین اسلام اهمیت زیادی نیز برای آن قائل شده است و به این منظور آیات و روایات بسیاری در فضیلت و ترغیب به این عمل وارد گردیده است و از آنها استفاده می شود كه ای انسان! شما هر كدام مستقل نیستید، بلكه عضو یك جامعه می باشید. بنابراین باید منافع جامعه اسلامی را بر منافع و لذات شخصی مقدم بدارید و آگاه باشید كه سعادت حقیقی شما در اجرای این سیره است.
در قرآن مجید راجع به انفاق تاكیدات فراوان شده و برای منفقین پاداشهایی بزرگ و ماندگار تعیین گردیده است. انفاق به عنوان عمل صالحی است كه اگر مطابق دستور قرآن كریم انجام پذیرد، جامعه اسلامی را همیشه به عنوان سیمایی مطلوب برای امت خود قلمداد نموده و باعث درونی شدن هر چه بهتر فرهنگ و ارزشهای اقتصادی اسلام در نهاد افراد می گردد. همچنین اصل انفاق به عنوان یك ارزش دینی است كه اجتماع مورد نظر قرآن یعنی جامعه گرایش و ایمان اگاهانه و مسئولانه، جامعه اخلاص و عقیده به حقایق جهان هستی و جامعه قانون مدار و بشر دوستانه، آن را نردبانی برای تقرب به سرچشمه جمال و كمال و زیباترین جلوه های عشق یعنی خداوند متعال (جل و علا) می داند.

از نظر قرآن یکی از وظایف مهم افراد در جامعه اسلامی، دستگیری از نیازمندان و تهیدستان است. هر کس به اندازه امکانات و توانمندی خویش وظیفه دارد که خلاء های موجود در زندگانی افراد را جبران و کمبودهای آنان را پاسخگو باشد. همان‌گونه که خداوند نیازمند و فقیر را با فقر و نداری امتحان می‌کند، ثروتمندان را نیز این گونه می‌آزماید. کمک به افراد نیازمند اگر همراه با خلوص نیت و به خاطر رضای پروردگار باشد دارای تأثیرات بی‌شماری است. برخی از آثار آن در همین جهان مشاهده می‌شود و برخی از آثار آن در جهان دیگر، به عنوان پاداش های اخروی، ظاهر می‌گردد. به طور کلی در قرآن کریم درباره انفاق سفارشات بسیاری شده است و در راه این انفاق نیز رعایت اخلاص بسیار سفارش شده است.

خداوند در سوره بقره آیه 274 به ستایش کسانی پرداخته که در شب و روز و نهان و آشکار انفاق می کنند و برخی آن را «آیه انفاق» گفته اند «الذین ینفقون اموالهم بالیل والنهار سرا وعلانیه فلهم اجرهم عند ربهم ولاخوف علیهم و لاهم یحزنون؛ کسانی که دارایی های خود را در شب و روز، و نهان و آشکارا، انفاق می کنند، پاداش آنان نزد پروردگارشان برای آنان خواهد بود، و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین می شوند».
  • آیه 274 سوره بقره
    الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
    كسانى كه اموال خود را شب و روز، و نهان و آشكارا، انفاق مى‌كنند، پاداش آنان نزد پروردگارشان براى آنان خواهد بود؛ و نه بيمى بر آنان است و نه اندوهگين مى‌شوند.

این آیه در شأن امام علی علیه السلام نازل شد، چرا که از چهار درهم دارایی اش، درهمی را در شب، درهمی در روز، درهمی به نهان و درهمی راآشکارا انفاق کرد. البته نزول آیه در مورد خاص، مفهوم آن را محدود و شمول حکم را درباره دیگران نفی نمی کند. به گفته برخی از مفسران، انفاق کنندگان باید در انفاق خود هنگام روز یا شب، پنهان یا آشکار، جهات اخلاقی و اجتماعی را در نظر بگیرند. از آن جا که دلیلی برای اظهار انفاق به نیازمندان نیست، آن را پنهان سازند تا هم آبروی آنان حفظ شود و هم خلوص بیشتری در آن باشد و از آن جا که مصالح دیگری مانند تعظیم شعایر و تشویق دیگران در کار است و انفاق، جنبه شخصی ندارد تا هتک احترام کسی شود (مانند انفاق برای جهاد و بناهای خیر و امثال آن) و با اخلاص نیز منافات ندارد، آشکارا انفاق کند.

انفاق‌ از جمله‌ اعمالی‌ است‌ كه‌ جزو اخلاق‌ محسوب‌ می‌شود؛ اگر برای‌ خدا باشد و از روی‌ ریا و خودنمائی‌ نباشد و مستلزم‌ منّت‌ بر گیرنده‌ و آزار وی‌ نگردد و از اموال‌ پاك‌ و محبوب‌ بوده‌ باشد كه‌ در قرآن‌ داریم‌: 
« لَن‌ تَنَالُوا الْبرَّ حَتَّی‌' تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنفِقُوا مِن‌ شَیْءٍ فَإِنَّ اللَهَ بِهِ عَلِیمٌ؛ شما به‌ خوبی‌ و نیكی‌ أبداً نمی رسید مگر آنكه‌ از آنچه‌ را كه‌ دوست‌ دارید انفاق‌ كنید. و هر چیزی‌ را به‌ هركیفیّتی‌ انفاق‌ كنید، خداوند تحقیقاً بدان‌ مطّلع‌ است» (آل عمران/ 92). در این آیه هدف نهایی انفاق یعنی عدم دلبستگی به علاقه مندی ها را بیان می کند. قرآن در پاسخ كسانى كه گفتند چه چیزى را انفاق كنند، همه نوع انفاق را مشخص ساخته و هم كسانى كه باید از این انفاق بهره ‏مند گردند را بیان نموده ‏اند. در نوع انفاق كلمه "خیر" را آورده كه شامل هر نوع عمل، گفتار، كردار، و... كه مقید به حال منفق علیه باشد را مى شود، اعم از انفاق معنوى و انفاق مادى.
مراد از این آیه انفاق مالى است كه مورد محبت و رغبت انسانى است. از اینكه "انفاق" علّت وصول و رسیدن به "بّر" و نیكویى قرار داده شده، فهمیده مى شود كه به  خصوص، این جزء عنایت و اهتمام بیشترى داده شده است، زیرا آدمى مالى را كه خود تحصیل كرده و جمع نموده، آن را مانند جزء وجودى خود مى پندارد، و به قدرى تعلّق قلبى به او دارد، كه جدا شدن و مفقود شدن آن را جدا شدن جزئى از حیات و زندگى اش مى شمرد. بر خلاف سایر عبادات و اعمال، كه در نبودن آنها چندان فقدان و زوالى در ناحیه خود حس نمى كند و در آیه 261 سوره بقره می فرماید:
  • آیه 261 سوره بقره
    مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ ۗ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ
    مثل آنان که مالشان را در راه خدا انفاق می‌کنند به مانند دانه‌ای است که از آن هفت خوشه بروید و در هر خوشه صد دانه باشد، و خداوند از این مقدار نیز برای هر که خواهد بیفزاید، و خدا را رحمت بی‌منتهاست و (به همه چیز) داناست.

در این آیه بیان می کند که انفاق مایه رشد آدمى است! مساله انفاق یكى از مهم ترین مسائلى است كه اسلام روى آن تاكید دارد و قرآن مجید تاكید فراوان روى آن نموده است، كه آیه فوق نخستین آیه از یك مجموعه آیات است كه در سوره بقره پیرامون انفاق سخن مى گوید و شاید ذكر آنها پشت سر آیات مربوط به معاد از این نظر باشد كه یكى از مهمترین اسباب نجات در قیامت، انفاق و بخشش در راه خدا است. بعضى نیز گفته اند: این آیات پیوندى دارد با آیات جهاد، و انفاق در راه جهاد كه قبل از آیات مربوط به معاد و توحید، در همین سوره آمده بود. نخست مى فرماید: مثل كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مى كنند همانند بذرى است كه هفت خوشه برویاند و در هر خوشه اى یكصد دانه باشد كه مجموعا از یك دانه هفتصد دانه برمى خیزد. تازه پاداش آنها منحصر به این نیست، بلكه خداوند آن را براى هر كس بخواهد (و شایستگى در آنها و انفاق آنها را از نظر نیت و اخلاص و كیفیت و كمیت ببیند) دو یا چند برابر مى كند. و این همه پاداش از سوى خدا عجیب نیست چرا كه او (از نظر رحمت و قدرت ) وسیع و از همه چیز آگاه است.

نكته قابل توجه اینكه در این آیه كسانى كه در راه خدا انفاق مى كنند به دانه پر بركتى كه در زمین مستعدى افشانده شود تشبیه شده اند در حالى كه قاعدتا باید عمل آنها تشبیه به این دانه شود، نه خود اینها. تشبیه افراد انفاق كننده به دانه هاى پر بركت تشبیه جالب و عمیقى است گویا قرآن مى خواهد بگوید: عمل هر انسانى پرتوى از وجود او است، و هر قدر عمل گسترش یابد، وجود انسان در حقیقت توسعه یافته است. شبیه این معنى در آیه 265 همین سوره آمده است.
  • آیه 265 سوره بقره
    وَمَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَتَثْبِيتًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ فَإِنْ لَمْ يُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ ۗ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ
    و مثل آنان که مالشان را در راه خشنودی خدا انفاق کنند و با کمال اطمینان خاطر، دل به لطف خدا شاد دارند مثل بوستانی است که در زمین بلندی باشد و بر آن باران زیادی به موقع ببارد و حاصلی دو چندان (که منتظرند) دهد، و اگر باران زیاد نیاید، اندک بارد (تا باز به ثمر رسد)، و خدا (به کار شما) بیناست.

 

انفاق مهمترین طریق حل مشكل فاصله طبقاتى 

با دقت در آیات قرآن مجید آشكار مى شود كه یكى از اهداف اسلام این است كه اختلافات غیر عادلانهاى كه در اثر بیعدالتیهاى اجتماعى در میان طبقه غنى و ضعیف پیدا مى شود از بین برود و سطح زندگى كسانى كه نمیتوانند نیازمندیهاى زندگیشان را بدون كمك دیگران رفع كنند بالا بیاید و حداقل لوازم زندگى را داشته باشند. اسلام براى رسیدن به این هدف برنامه وسیعى در نظر گرفته است - تحریم رباخوارى بطور مطلق، و وجوب پرداخت مالیاتهاى اسلامى از قبیل زكات و خمس و صدقات و مانند آنها و تشویق به انفاق - وقف و قرض الحسنه و كمكهاى مختلف مالى قسمتى از این برنامه را تشكیل مى دهد و از همه مهمتر زنده كردن روح ایمان و برادرى انسانى در میان مسلمانان است و در آیه 262 سوره بقره می فرماید:
  • آیه 262 سوره بقره
    الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ لَا يُتْبِعُونَ مَا أَنْفَقُوا مَنًّا وَلَا أَذًى ۙ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
    كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مى‌كنند، سپس در پى آنچه انفاق كرده‌اند، منّت و آزارى روا نمى‌دارند، پاداش آنان برايشان نزد پروردگارشان [محفوظ] است، و بيمى بر آنان نيست و اندوهگين نمى‌شوند.
 
چه انفاقى با ارزش است؟
در آیه قبل اهمیت انفاق در راه خدا به طور كلى بیان شد، ولى در آیه مورد بحث بعضى از شرائط آن ذكر مى شود. مى فرماید: كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مى كنند سپس به دنبال انفاقى كه كرده اند منت نمیگذارند و آزارى نمیرسانند پاداش آنها، نزد پروردگارشان است. علاوه بر این نه ترسى بر آنها است و نه غمگین مى شوند. از این آیه به خوبى استفاده مى شود كه انفاق در راه خدا در صورتى در پیشگاه پروردگار مورد قبول واقع مى شود كه به دنبال آن منت و چیزى كه موجب آزار و رنجش نیازمندان است نباشد. بنابراین كسانى كه در راه خداوند بذل مال مى كنند ولى به دنبال آن منت میگذارند یا كارى كه موجب آزار و رنجش است مى كنند در حقیقت با این عمل ناپسند اجر و پاداش خود را از بین مى برند. آنچه در این آیه بیشتر جلب توجه مى كند این است كه قرآن در واقع سرمایه زندگى انسان را منحصر به سرمایه هاى مادى نمى داند، بلكه سرمایه هاى روانى و اجتماعى را نیز به حساب آورده است. كسى كه چیزى به دیگرى مى دهد و منتى بر او میگذارد و یا با آزار خود او را شكسته دل مى سازد، در حقیقت چیزى به او نداده است زیرا اگر سرمایه هایی  به او داده سرمایهاى هم از او گرفته است و چه بسا آن تحقیرها و شكستهاى روحى به مراتب بیش از مالى باشد كه به او بخشیده است.

بنابراین اگر چنین اشخاصى اجر و پاداش نداشته باشند كاملا طبیعى و عادلانه خواهد بود بلكه مى توان گفت چنین افراد در بسیارى از موارد بدهكارند نه طلبكار زیرا آبروى انسان به مراتب برتر و بالاتر از ثروت و مال است. بنابراین معنى آیه چنین مى شود كسانى كه انفاق مى كنند و بعدا منتى نمیگذارند و آزارى نمیرسانند پاداش آنها نزد پروردگار محفوظ است. و این خود میرساند كه منظور قرآن تنها این نیست كه پرداخت انفاق مؤدبانه و محترمانه و خالى از منت باشد بلكه در زمانهاى بعد نیز نباید با یادآورى آن منتى بر گیرنده انفاق گذارده شود، و این نهایت دقت اسلام را در خدمات خالص انسانى مى رساند. باید توجه داشت كه منت و آزارى كه موجب عدم قبول انفاق مى شود اختصاص به مستمندان ندارد بلكه در كارهاى عمومى و اجتماعى از قبیل جهاد در راه خدا و كارهاى عام المنفعه كه احتیاج به بذل مال دارد نیز رعایت این موضع لازم است. جمله (لهم اجرهم عند ربهم ) به انفاق كنندگان اطمینان مى دهد كه پاداششان نزد پروردگار محفوظ است تا با اطمینان خاطر در این راه گام بردارند زیرا چیزى كه نزد خدا است نه خطر نابودى دارد و نه نقصان، بلكه تعبیر (ربهم ) (پروردگارشان ) ممكن است اشاره به این باشد كه خداوند آنها را پرورش مى دهد و بر آن مى افزاید.

جمله (و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون ) اشاره به این است كه آنها هیچ نوع نگرانى نخواهند داشت، زیرا خوف، همانگونه كه در سابق هم اشاره شد نسبت به امور آینده است، و حزن و اندوه، نسبت به امور گذشته، بنابراین با توجه به اینكه پاداش انفاق كنندگان در پیشگاه خدا محفوظ است، نه از آینده خود در رستاخیز ترسى دارند و نه از آنچه در راه خدا بخشیده اند، اندوهى به دل راه مى دهند. بعضى نیز گفته اند آنها ترسى از فقر و كینه و بخل و مغبون شدن ندارند و نه غمى از آنچه انفاق كرده اند.

منابع: 
1- تفسير نمونه جلد 2 صفحه315 -320،
2-تفسیر نمونه، ج 23 ، ص 322،
3- آیت الله تهرانی ،كتاب نورملكوت قرآن ، جلد چهارم / قسمت سوم