زکات در آیه 73 سوره انبیا

۱۳ مرداد ۱۳۹۹ 0
سوره انبیاء/آیه73

زکات از اختراعات اسلام نیست، بلکه مثل نماز در شرایع پیشین هم وجود داشته است، مانند آنجا که قرآن در آیه 31 سوره مریم به حکایت از قول عیسی بن مریم(ع) می فرماید:« وَأَوْصَانِى بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيّاً»ومرا تا زنده ام به نماز و زکات سفارش کرده است.وآنجا که یکی از صفات حضرت اسماعیل را این طور بیان میکند:« وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَكَانَ عِندَ رَبِّهِ مَرْضِيّاً»55/مریم-او همواره خانواده خود را به نماز و زکات امر می کرد.(1)
در آیه 73سوره انبیاء اشاره ای کلی به فرمان نماز وزکات در همه ادیان میکند:

«و جعلنا هم ائمة يهدون بامرنا و اوحينا اليهم فعل الخيرات و اقام الصلوة و ايتاء الزكوة» (سوره انبیاء/آیه73)

 و آن ها را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما مردم را هدايت كنند و انجام كارهاى نيك و برپا داشتن نماز و پرداخت زكات را به آن ها وحى كرديم.



تفسیر:
آيه مورد بحث به مقام امامت و رهبرى حضرت ابراهيم اين پيامبر بزرگ و بخشى از صفات و برنامه هاى مهم و پرارزش آنها بطور جمعى اشاره مى كند.
در اين آيه مجموعا شش قسمت از اين ويژگيها بر شمرده شده كه با اضافه كردن توصيف به صالح بودن كه از آيه قبل استفاده مى شود مجموعا هفت ويژگى را تشكيل مى دهد، اين احتمال نيز وجود دارد كه مجموعه شش ‍ صفتى كه در اين آيه ذكر شده شرحى باشد براى صالح بودن آنها كه در آيه قبل آمده است .
نخست مى گويد «ما آنها را امام و رهبر مردم قرار داديم»؛ «و جعلناهم ائمة.»يعنى علاوه بر مقام نبوت و رسالت مقام امامت را نيز به آنها داديم - امامت همانگونه كه سابقا هم اشاره كرده ايم آخرين مرحله سير تكاملى انسانى است كه به معنى رهبرى همه جانبه مادى و معنوى، ظاهرى و باطنى، جسمى و روحى مردم است.
فرق نبوت و رسالت با امامت اين است كه پيامبران در مقام نبوت و رسالت تنها فرمان حق را دريافت ميكنند و از آن خبر ميدهند و به مردم ابلاغ ميكنند، ابلاغى تواءم با بشارت و انذار.
اما در مرحله امامت اين برنامه هاى الهى را به مرحله اجرا در مى آورند خواه از طريق تشكيل حكومت عدل بوده باشد يا بدون آن، در اين مرحله آنها مربيند، و مجرى احكام و برنامه ها، و پرورش دهنده انسانها، و به وجود آورنده محيطى پاك و منزه و انسانى .
در حقيقت مقام امامت مقام تحقق بخشيدن به تمام برنامه هاى الهى است، به تعبير ديگر ايصال به مطلوب و هدايت تشريعى و تكوينى است.
امام از اين نظر درست به خورشيد ميماند كه با اشعه خود موجودات زنده را پرورش مى دهد.
در مرحله بعد فعليت و ثمره اين مقام را بازگو مى كند: «آنها به فرمان ما هدايت ميكردند؛ يهدون بامرنا.»نه تنها هدايت به معنى راهنمائى و ارائه طريق كه آن در نبوت و رسالت وجود دارد، بلكه به معنى دستگيرى كردن و رساندن به سر منزل مقصود (البته براى آنها كه آمادگى و شايستگى دارند).
سومين و چهارمين و پنجمين موهبت و ويژگى آنها اين بود كه «ما به آنها انجام كار خير را وحى كرديم و همچنين برپا داشتن نماز و اداى زكات؛ و اوحينا اليهم فعل الخيرات و اقام الصلوة و ايتاء الزكاة»اين وحى ميتواند وحى تشريعى بوده باشد، يعنى ما انواع كارهاى خير و اداى نماز و اعطاى زكات را در برنامه هاى دينى آنها گنجانيديم: و نيز ميتواند وحى تكوينى باشد، يعنى به آنها توفيق و توان و جاذبه معنوى براى انجام اين امور بخشيديم .
البته هيچيك از اين امور جنبه اجبارى و اضطرارى ندارد بلكه تنها آمادگيها و زمينه ها است كه بدون اراده و خواست خود آنها هرگز به نتيجه نمى رسد.
ذكر اقامه صلوة و اداء زكات بعد از فعل خيرات: به خاطر اهميت اين دو برنامه است كه نخست بطور عام در جمله «و اوحينا اليهم فعل الخيرات» و بعد به طور خاص بيان شده است .
و در آخرين فراز به مقام عبوديت آنها اشاره كرده، مى گويد: «آنها همگى فقط ما را عبادت ميكردند؛ و كانوا لنا عابدين»ضمنا تعبير به «كانوا» كه دلالت بر سابقه مستمر در اين برنامه دارد شايد اشاره به اين باشد كه آنها حتى قبل از رسيدن به مقام نبوت و امامت، مردانى صالح و موحد و شايسته بوده اند و در پرتو همين برنامه ها، خداوند مواهب تازه اى به آنها بخشيده 


پی نوشت:
(1)کتاب ره توشه عالمین زکات،مهدی اسماعیل پور دره،ص15