قرض الحسنه در آیه 245 سوره بقره

۱۴ مرداد ۱۳۹۹ 0
قرض الحسنه در آیه 245 سوره بقره
سوره بقره آیه 245:
مَّن ذَا الَّذِى يُقْرِض اللَّهَ قَرْضاً حَسناً فَيُضعِفَهُ لَهُ أَضعَافاًكثِيرَةً وَ اللَّهُ يَقْبِض وَ يَبْصط وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
كيست كه به خدا قرضالحسنهاى دهد، (و از اموالى كه خدا به او بخشيده ، انفاق كند،) تا آن را براى او،چندين برابر كند؟ و خداوند است كه (روزى بندگان را) محدود يا گسترده مى سازد، (وانفاق ، هرگز باعث كمبود روزى آنها نمى شود). و به سوى او باز مى گرديد (و پاداشخود را خواهيد گرفت).
 
در شان نزول آيه ، چنين نقل كرده اند كه : روزى پيامبر اكرم (صلىالله عليه و آله و سلم ) فرمود: هر كس ‍ صدقه اى بدهد دو برابر آن در بهشت خواهدداشت ، ابو الدحداح انصارى عرض كرد، اى رسول خدا من دو باغ دارم اگر يكى از آنها رابه عنوان صدقه بدهم دو برابر آن را در بهشت خواهم داشت ، فرمود: آرى ، عرض ‍ كرد: ام الدحداح نيز با من خواهد بود فرمود: آرى، عرض كرد: فرزندان نيز با منند؟ فرمود: آرى ، سپس او باغى را كه بهتر بود، به عنوان صدقه به پيامبر (صلى الله عليه و آله وسلم) داد، آيه فوق نازل شد، و صدقه او را دو هزار هزار برابر براى او كرد و اين است معنى اضعافا كثيرة.ابو الدحداح بازگشت و همسرش ام الدحداح و فرزندان را درآن باغى ديد كه صدقه قرار داده بود به در باغ ايستاد و نخواست وارد آن شود، و همسرش را صدا زد و گفت : من اين باغ را صدقه قرار داده ام و دو برابرش را در بهشت خريدارىكرده ام و تو و فرزندان نيز با من خواهيد بود، همسرش گفت مبارك است آنچه را فروخته و آنچه را خريده اى ، پس همگى از باغ خارج شدند و آن را به پيامبرتسليم كرد، پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: چه بسيار نخله هائى در بهشت كه شاخه هايش براى ابى الدحداح آويزان شده است.
 
تفسیر:
كيست كه به خدا وام نيكوئى دهد (و از اموالى كه او بخشيده است در طريق جهادو در طريق حمايت مستمندان ، انفاق كنند تا خداوند آن را براى او، چندين برابر كند (من ذا الذى يقرض الله قرضا حسنا فيضاعفه له اضعافا كثيرة).
بنابراين وام دادن به خداوند به معنى انفاق فى سبيل الله است و به گفته بعضى از مفسران ، انفاقهائى است كه در راه جهاد مى شود، زيرا در آن زمان تهيه هزينه هاى مختلف جهاد، بر دوش مبارزان مسلمان بود، در حالى كه بعضى ديگر معتقدند هر گونه انفاقى را شامل مى شود،هر چند بعد از آيه جهاد وارد شده است .
ولى تفسير دوم با ظاهر آيه سازگارتر است ، به خصوص اينكه معنى اول را نيز در بر مى گيرد، و اصولا انفاق در راه خدا، و كمك بهنيازمندان و حمايت از محرومان ، همان كار جهاد را مى كند، زيرا هر دو مايه استقلال و سربلندى جامعه اسلامى استاضعاف جمع ضعف (بر وزن شعر) به معنى دو يا چندبرابر كردن چيزى است ، و با توجه اينكه اين واژه به صورت جمع در آيه آمده و با كلمهكثيرة ، تاكيد شده ، به علاوه جمله يضاعف نيز تاكيد بيشترى را از يضعف مى رساند (آنچنان كه ارباب لغت گفته اند) از مجموع اين جهات ، استفاده مى شود، كه خداوند، براى انفاق كنندگان پاداش بسيار فراوانى قرار داده ، و انفاق در راه خدا همچون بذرمستعدى است كه در زمين آماده اى افشانده شود، و به وسيله بارانهاى پى در پى آبيارىگردد، و دهها و گاه صدها برابر، نتيجه دهد (همان گونه كه در آيه 261 همين سوره خواهد آمد)
و در پايان آيه مى فرمايد: خداوند (روزى بندگان را) محدود و گسترده مى كند و همه شما به سوى او باز مى گرديد (والله يقبض و يبصط و اليه ترجعون).
اشاره به اينكه تصور نكنيد انفاق و بخشش ، اموال شما را كم مى كند زيرا گسترش و محدوديت ، روزى شما به دست خدا است و او توانائى دارد در عوض اموال انفاق شده ،به مراتب بيش از آن را در اختيار شما قرار دهد، بلكه با توجه به ارتباط و به هم پيوستگى افراد اجتماع با يكديگر، همان اموال انفاق شده در واقع به شما باز مى گردد.
اين از نظر دنيا، و از نظر آخرت ، فراموش نكنيد كه همه به سوى او باز مى گرديد و پاداشهاى بزرگ شما آنجا است.
 
نكته:
چرا تعبير به قرض؟
در چندين آيه از قرآن مجيد (و از جمله آيه بالا) در مورد انفاق در راه خدا تعبير به قرض و وام دادن به پروردگار آمده است ، و اين نهايت لطف خداوند نسبت به بندگان را از يك سو و كمال اهميت مساله انفاق را از سوى ديگر مى رساند، با اينكه مالك حقيقى سراسر هستى او است ، و انسانها تنها به عنوان نمايندگى خداوند، در بخش كوچكى از آن ، تصرف مى كنند چنانكه در آيه 7 سوره حديد مى خوانيم : آمنوا بالله ورسوله و انفقوا مما جعلكم مستخلفين فيه : ايمان به خدا و رسولش بياوريد و از آنچهخداوند شما را در آن نماينده خود ساخته ، انفاق كنيد ولى با اين حال بر مى گردد واز بنده خود استقراض مى كند، آن هم استقراضى با چنين سود بسيار فراوان ، كرم بين ولطف خداوندگار! در نهج البلاغه آمده است كه مى فرمايد: و استقرضكم و له خزائنالسموات و الارض و هو الغنى الحميد و انما اراد ان يبلوكم ايكم احسن عملا: خداونداز شما در خواست قرض كرده در حالى كه گنج هاى آسمان و زمين از آن او است و بى نياز وستوده ، (آرى اينها نه از جهت نياز او است ) بلكه مى خواهد شما را بيازمايد كه كداميك نيكوكارتريد.
تعبیر كردن از انفاق در راه خدا به قرض، تعبیرى مجازى است و میان قرض اصطلاحى كه انسان چیزى را بدهد تا مثل آن بازگردانده شود و قرض دادن به خداوند از چند جهت تفاوت وجود دارد:
الف - قرض گرفتن انسان نشانه‏ ى احتیاج اوست، اما خداوند متعال محتاج نیست.
ب - مالى كه قرض گیرنده تحویل مى ‏گیرد، ملك او حساب نمى‏شود، اما در قرض دادن به خدا مالى كه ما به او قرض مى‏دهیم، ملك واقعى اوست.
پس باتوجه به تفاوت‏هاى پیش گفته، سرّ تعبیر به قرض از انفاق آن است كه كار خیر نزد خداوند ضایع نمى ‏شود و همان گونه كه اداى قرض لازم است، خداوند در برابر انفاق‏ها و كارهاى خیر، ثواب و پاداش عنایت مى‏فرماید. (فخر رازی، تفسیر کبیر، ج6، ص142)
خداوند براى ترغیب مؤمنان به انفاق، تعبیر به قرض دادن مى‏كند و این معنا همه‏ى موارد زیر را دربر مى ‏گیرد؛ انفاقات واجب و مستحب مانند زكات و خمس و نفقه‏ى واجب النفقه و صدقه‏ى مستحب و صله‏ى رحم و احسان به فقرا و ایتام و سادات و اعتلاى كلمه‏ى دین و مصارف حج و زیارت و سوگوارى خاندان عصمت و طهارت‏علیهم السلام و كمك به اهل علم و نشر كتب علمیّه و سایر مصارف خیریه كه هر یك در حدّ خود، عبادتى بزرگ و داراى ثواب بسیار است. (3 اطیب البیان، ج2، ص498)
خداوند انفاقى را كه در راه او انجام مى‏ گیرد، قرض به خود قلمداد فرموده كه چند برابر آن باز گردانده خواهد شد و این مردم را نسبت به این كار تشویق مى‏كند. نكته‏ى كاربرد استفهام و عدم استعمال امر و فرمان، این است كه مخاطبان، سختى و مشقت امر را احساس نكنند.( قرائتی، محسن، هزارو یک نکته از قرآن.)