حکم قرض دادن

۱۴ مرداد ۱۳۹۹ 0
حکم قرض دادن
قرض از عقود معاوضى است كه دو طرف دارد: قرض دهنده و قرض‏گيرنده.

اينك به احكام آن‏ها مى‏پردازيم:

 
قرض دادن:
مطابق روايات، قرض دادن به مومن، مصداق مهم احسان و عمل نيك است و ثواب بسيارى، حتى بيشتر از صدقات دارد. امرى كه چنين مورد تشويق است، قطعا داراى رجحان و استحباب است و چنان كه در مفتاح الكرامه آمده، استحباب قرض، اجمالى و بلكه از ضروريات است (1).

امام خمينى (قدس سره)در اين باره مى‏گويد: قرض دادن به مومن از مستحبات اكيده است، به خصوص به حاجتمندان؛ زيرا حاجت مومن روا مى‏شود و مشكل او برطرف مى‏گردد(2).

اگر مومنى براى حفظ جان يا عرض و ناموس خود يا خانواده‏اش قرض كند قرض دادن به او موجب است و نبايد كوتاهى كرد. در مقابل، اگر قرض دادن به كسى براى كمك به انجام عمل حرامى باشد، حرام است؛ مثلا قرض بدهد تا فردى در توليد يا توزيع مشروبات الكلى سرمايه گذارى كند، يا به ظالمى قرض دهد تا دامنه ظلمش را توسعه دهد (3).

قرض دادن به غير محتاج هم مستحب است، مانند كسى كه به مومن ثروتمندى قرض مى‏دهد تا آن را در كار مباحى مصرف كند، زيرا هدف قرض تنها رفع مشكل اقتصادى نيست، بلكه ايجاد الفت بين جامعه اسلامى و تقويت روحيه اخوت و تحكيم وحدت نيز از اهداف آن است.

قرض كه از اعمال نيك است، مناسبت دارد كه به قصد تقرب الى الله انجام گيرد تا از ثواب بيش‏ترى برخوردار گردد، لكن بعضى گفته‏اند: ترتب ثواب بر قرض و زيادتر بودن ثواب آن از صدقه، تفضل الهى است. كسى كه قرض مى‏دهد به اميد اين كه پاداشى از قرض گيرنده دريافت كند، پيش خداوند ثوابى نخواهد داشت و در متون اسلامى، از آن به رباى حلال تعبير شده است:

قال الصادق (عليه السلام): الربا رباء ان ربا حلال و الاخر حرام فاما الحلال فهو ان يقرض الرجل اخاه قرضا طمعا ان يزيده و يعوضه باكثر مما ياخذه بلاشرط بينهما فان اعطاه اكثر مما اخذه على غير شرط بينهما فهو مباح له و ليس له عندالله ثواب فيما اقرضه و هو قوله تعالى: فلا يربوا عندالله‏(4) و(5) امام صادق (عليه السلام) مى‏فرمايد: ربا دو نوع است: رباى حلال و رباى حرام. رباى حلال آن است كه شخص به برادر خود قرض مى‏دهد، به اين اميد كه موقع اداى آن، بيش‏تر از آنچه گرفته است، بپردازد؛ بدون اين كه بين آن دو شرط شود. پس اگر بدون شرط به وى زيادتر داد، براى او مباح است، ولى نزد خداوند ثوابى از قرض نمى‏برد و همين مقصود خداوند است كه مى‏فرمايد: فلا يربوا عندالله.

قرض دادن، فى نفسه مستحب و در مواردى واجب، حرام و مباح مى‏گردد.

گفته‏اند: در صورتى قرض دادن مكروه مى‏شود كه قرض كننده آن را در اعمال مكروه به كار گيرد و قرض دهنده از اين امر آگاه باشد؛ البته اين در صورتى است كه بپذيريم تعاون و كمك به فعل مكروه، مكروه است، اين ملازمه را نمى‏توان به طور مطلق پذيرفت، زيرا قابل نقض است. قرض دادن به شخص غير محتاج مستحب است، با اين كه قرض گرفتن براى خود او مكروه است.

نمى‏توان گفت جايى كه دو نفر محتاج باشند و احتياج يكى بيشتر از ديگرى باشد، قرض دادن به كسى كه احتياج كمترى دارد، مكروه است؛ زيرا در چنين موردى قرض دادن به هر دو مستحب است، لكن به آن كه نيازمندتر است، ثواب بيشترى دارد.

 
قرض گرفتن:
قرض گرفتن، فى نفسه عمل مكروهى است و در روايات زيادى امر به ترك آن شده است، رسول گرامى (ص) مى‏فرمايد: اياكم و الدين فانه شين للدين‏(6) از مديون شدن بپرهيز كه براى شما زشت است. به دليل همين روايات، بيشتر فقيهان قرض گرفتن را مكروه مى‏دانند(7).

كراهت قرض در صورت وجود شرطهاى زير كاهش مى‏يابد:

1. اگر فرد نياز به قرض داشت، به قدر نياز از كراهت آن كاسته مى‏شود؛ در حالى اضطرار، نه تنها قرض مكروه نيست، بلكه واجب مى‏شود.

2. فرد مال و ثروتى دارد كه با آن مى‏تواند قرض خود را به موقع ادا كند، مثل مسافرى كه در سفر از رفقايش پول قرض مى‏كند تا كالايى بخرد و مى‏داند وقتى به وطن برگردد، آن قدر مال دارد كه بدهى خود را به راحتى بپردازد.

3. ولى قرض گيرنده دين او را بپردازد.

روايات زيادى در اين باره وجود دارد كه يكى از آن‏ها را نقل مى‏كنيم.

سماعه مى‏گويد: به امام صادق (عليه السلام) گفتم: يكى از دوستان ما بدهكار است و دارايى ناچيزى دارد كه با آن زندگى را مى‏گذراند. آيا جايز است اين دارايى را به مصرف قوت عيال خود برساند و در وقت توانايى، دين خود را بپردازد؟ آيا در اين اوضاع آشفته و كسادى بازار مى‏تواند براى تامين مخارج زندگى قرض كند، يا بايد از زكات استفاده كند؟

آن حضرت (عليه السلام) فرمود: با آنچه كه دارد، قرض خود را بپردازد و مال مردم را هزينه زندگى خود نسازد، مگر موقعى كه امكان پرداخت آن را داشته باشد. خداوند مى‏فرمايد: يا ايها الذين آمنوا لاتاكلوا امولكم بينكم بالباطل الا ان تكون تجره عن تراض منكم‏(8)؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! اموال يكديگر را به باطل (و از طريق نامشروع) نخوريد؛ مگر اين كه تجارتى با رضايت شما انجام گيرد. مومن نمى‏تواند قرض كند؛ مگر موقعى كه مالى داشته باشد كه بتواند قرضش را ادا كند، هر چند مجبور شود گدايى كند و مردم او را با يك لقمه و دو لقمه با يك دانه و دو دانه خرما دستگيرى نمايد؛ مگر اين كه ولى او از طرف او، بدهى‏اش را بپردازد(9).

مطابق اين روايت، كسى كه اميد ندارد مالى به دست آورد كه به وسيله آن قرضش را ادا كند و ولى ندارد يا ولى او توانايى اداى دين او را ندارد، بايد از طريق خمس و زكات و انواع ديگر صدقات و تبرعات احتياجاتش را تامين كند.

براى برخى عبادات و كارهاى خير، با وجود اين كه انجام آن ضرورى نيست، گرفتن قرض كراهت ندارد. قرض گرفتن براى حج مستحب، صدقه و ازدواج، در روايات تجويز شده است:

عن يعقوب بن شعيب قال: سالت ابا عبدالله (عليه السلام) عن رجل يحج بدين و قد حج حجه الاسلام؟ قال نعم ان الله سيقضى عنه ان شاء الله‏(10)؛

يعقوب بن شعيب مى‏گويد: از امام صادق (عليه السلام) درباره مردى پرسيدم كه با پول قرض گرفته شده، به حج مى‏رود. امام (عليه السلام) فرمود: اشكالى ندارد، ان شاء الله خداوند به زودى دين او را ادا خواهد كرد.

صاحب وسائل الشيعه از اين روايت و مانند آن، استحباب گرفتن براى حج مستحبى را استفاده كرده است. در قرب الاسناد نقل شده است كه مردى نزد رسول خدا (ص) آمد و از آن حضرت (ص) تقاضاى كمك كرد. رسول خدا (ص) گفت: آيا كسى مالى دارد؟ مردى از انصار برخاست و عرض كرد: اى رسول خدا (ص) من دارم. پيامبر اكرم (ص) فرمود: به اين مرد چهار وسق خرما بده! انصارى اطاعت كرد. پس از مدتى، مرد انصارى نزد رسول خدا (ص) آمد و خرماى خود را طلبيد.

آن حضرت (ص) فرمود: ان شاء الله خواهيم داد. چندى گذشت، آن مرد دوباره به حضور پيامبر (ص) رسيد و طلب خود را يادآور شد. آن حضرت گفت: ان شاء الله! مرد انصارى براى بار سوم آمد و خواسته خود را تكرار كرد. پيامبر اكرم (ص) فرمود: ان شاء الله!

انصارى گفت: اى رسول خدا (ص) چه بسيار فرموديد: ان شاء الله! رسول خدا (ص) تبسم فرمود، آنگاه از يكى از اصحاب هشت وسق خرما گرفت و طلب انصارى را به دو برابر كرد(11) .

اگر قرض گرفتن براى صدقه كراهتى داشت، يقينا رسول خدا (ص) چنين عملى را انجام نمى‏داد. برخى از اين روايت و روايت‏هاى شبيه آن، براى اثبات استحباب قرض براى صدقه استفاده كرده‏اند.

عن ابى موسى قال: قلت لابى عبدالله (عليه السلام): جعلت فداك يستقرض الرجل و يحج؟ قال: نعم، قلت: يستقرض و يتزوج؟ قال: نعم انه ينتظر رزق الله غدوه و عشيه؛ ابوموسى مى‏گويد: به امام صادق (عليه السلام) عرض كردم: مردى قرض مى‏كند و با آن به حج مى‏رود. آن حضرت فرمود: اشكالى ندارد. گفتم: مردى قرض مى‏كند و با آن ازدواج مى‏كند، امام صادق (عليه السلام) فرمود: اشكالى ندارد، زيرا او هر صبح و شب اميد به روزى خداوند دارد!

با اين كه ازدواج در همه جا و براى همه كس ضرورى نيست، امام صادق (عليه السلام) به طور مطلق، قرض گرفتن براى ازدواج را جايز مى‏شمارد و اشاره‏اى به كراهت قرض نمى‏كند.

 

پی نوشت:

(1) - مفتاح الكرامه، ج‏5، ص‏31.
(2) - تحرير الوسيله، ج‏1، ص‏652.
(3) - همان، ص‏496-497.
(4) - روم(30) آيه‏39.
(5) - جامع احاديث الشيعه، ج‏18، ص‏156، ح‏14.
(6) - همان، ج‏18، ص‏272، ح‏1.
(7) - مفتاح الكرامه، ج‏5، ص‏2.
(8) - نسا(4) آيه‏29.
(9) - جامع احاديث الشيعه، ج‏18، ص‏281، ح‏34؛ الكافى، ج‏5، ص‏95.
(10) - وسائل الشيعه، ج‏8، ص‏100، ح‏8.
(11) - جامع احاديث الشيعه، ج‏8، ص‏410، باب استحباب القرض للصدقه، ح‏1.

منابع: 
بخش فرهنگى جامعه مدرسين حوزه علميه قم،کتاب ربا