کدام انفاق ارزشمند است؟ آشکارا یا پنهانی در قرآن

۰۷ مرداد ۱۳۹۹ 0
کدام انفاق ارزشمند است؟ آشکارا یا پنهانی در قرآن
دو امر مهم در موضوع انفاق کیفیت انفاق و نیت انفاق کننده است. در کیفیت انفاق نکته ای که ضروری به نظر می رسد و جای بحث دارد آیا بهتر است کار خیر را آشکارا انجام دهیم یا پنهانی هر کدام از این دو المان خود موافقان و مخالفانی را در بر می گیرد. برخی معتقدند کار خیر باید به صورت آشکارا انجام شود تا دیگران را نیز به این امر ترغیب کنند و برخی معتقدند کار خیر باید پنهانی باشد تا اجر آن نزد خداوند محفوظ بماند. 

  • کیفیت انفاق : آشکارا یا پنهان
    •  آیه22 سوره رعد
    • آیه 31 سوره ابراهیم
    • آیه 29 سوره فاطر
  • نیت انفاق کننده: ربائی یا خدایی
    • آیه 38سوره نساء
    • آیه261 سوره بقره
    • آیه 264و265 سوره بقره

و حال خداوند انفاق را از نظر نحوه و کیفیت انفاق به دو گونه تقسیم می کند: انفاق آشکار و پنهان. خداوند در قرآن می فرماید:
  • آیه 22 سوره رعد
    وَالَّذِينَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولَٰئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ
    آنان كه به طلب ثواب پروردگار خويش صبر پيشه كردند، و نماز گزاردند و در نهان و آشكار از آنچه به آنها روزى داده‌ايم انفاق كردند و بدى را به نيكى دفع مى‌كنند. سراى آخرت خاص آنان است.
در این آیه خداوند یکی از برنامه های حق جویان را با این عبارت بیان مى كند: آنها كسانى هستند كه از آنچه به آنان روزى داده ایم در پنهان و آشكار انفاق مى كنند. تنها در این آیه نیست كه مساله انفاق یا زكات، به دنبال نماز قرار مى گیرد، در بسیارى از آیات قرآن این ترادف به چشم مى خورد، چرا كه یكى پیوند انسان را با خدا و دیگرى پیوند او را با خلق محكم مى كند. در اینجا توجه به جمله « مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ » كه هر گونه موهبتى را اعم از مال، علم، قدرت، موقعیت و نفوذ اجتماعى و غیر آن را شامل مى شود لازم است، چرا كه انفاق نباید یك بعدى باشد بلكه در تمام ابعاد و همه مواهب انجام گیرد.

تعبیر به «سِرًّا وَعَلَانِيَةً » ( پنهان و آشكار ) اشاره دیگرى به این واقعیت است كه آنها در انفاقهاى خود به كیفیتهاى آن نیز نظر دارند، چرا كه گاهى اگر انفاق پنهانى صورت گیرد بسیار مؤثرتر است، و این در مواردى است كه حفظ حیثیت طرف چنین ایجاب مى كند و یا نسبت به انفاق كننده كه مصون از ریا و نشان دادن عمل به دیگران باشد و گاه اگر آشكار انجام گیرد اثرش وسیعتر و بیشتر خواهد بود، و این در مواردى است كه باعث تشویق دیگران به این كار خیر و تاسى و اقتدا به او شود و یك عمل خیر او سبب دهها یا صدها یا هزاران كار خیر مشابه گردد. و از اینجا روشن مى شود كه قرآن در انجام یك عمل مثبت آنچنان باریك بین است كه تنها به اصل كار توجه نمى كند، بلكه تاكید دارد كه هم اصل عمل خیر باشد و هم كیفیت انجام آن (در مواردى كه یك كار ممكن است با كیفیات مختلفى انجام گیرد).

همچنین می فرماید: 
  • آیه 31 سوره ابراهیم
    قُل لِّعِبَادِى الَّذِینَ ءَامَنُوا یُقِیمُوا الصلَوةَ وَ یُنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَةً مِّن قَبْلِ أَن یَأْتىَ یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَ لا خِلَلٌ
    بگو به بندگان من كه ایمان آورده اند، نماز را بر پا دارند و از آنچه به آنها روزى داده ایم پنهان و آشكار انفاق كنند پیش از آنكه روزى فرا رسد كه نه در آن خرید و فروش است و نه دوستى ( نه با مال مى توانند از چنگال كیفر خدا رهائى یابند و نه با پیوندهاى مادى)»
كرارا در آیات قرآن مى خوانیم كه مؤمنان راستین انفاق یا صدقاتشان در سر و علن یعنى پنهان و آشكار است، و به این ترتیب علاوه بر بیان انفاق به معنى وسیعش به كیفیت آن هم توجه داده شده است، چرا گاهى انفاق پنهانى مؤثرتر و آبرومندانه تر است، و گاهى اگر آشكارا باشد سبب تشویق دیگران و الگوئى براى نشان دادن برنامه هاى اسلامى و بزرگداشتى براى شعائر دین محسوب مى شود، به علاوه مواردى پیش مى آید كه طرف، از گرفتن انفاق ناراحت مى گردد. بعضى از مفسران نیز در تفاوت میان این دو گفته اند: انفاق علنى مربوط به واجبات است، كه معمولا جنبه تظاهر در آن نیست، زیرا انجام وظیفه كردن بر همه لازم است، و چیز مخفیانه اى نمى تواند باشد، ولى انفاقهاى مستحبى چون چیزى افزون بر وظیفه واجب است ممكن است توام با تظاهر و ریا شود و لذا مخفى بودنش بهتر است.

خداوند در جای دیگر نیز اشاره می کند که:
  • آیه 29 سوره فاطر
    اِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ كِتَب اللَّهِ وَ أَقَامُوا الصلَوةَ وَ أَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَةً یَرْجُونَ تجَرَةً لَّن تَبُورَ
    كسانى كه كتاب الهى را تلاوت مى كنند و نماز را بر پا مى دارند و از آنچه به آنها روزى داده ایم پنهان و آشكار انفاق مى كنند، تجارت ( پر سودى ) را امید دارند كه نابودى و كساد در آن نیست
تلاوت در اینجا به معنى قرائت سرسرى و خالى از تفكر و اندیشه نیست، خواندنى است كه سرچشمه فكر باشد، فكرى كه سرچشمه عمل صالح گردد، عملى كه از یكسو انسان را به خدا پیوند دهد كه مظهر آن نماز است، و از سوى دیگر به خلق خدا ارتباط دهد كه مظهر آن انفاق است، انفاق از تمام آنچه خدا به انسان داده، از علمش، از مال و ثروت و نفوذش، از فكر نیرومندش از اخلاق و تجربیاتش، و خلاصه از تمام مواهب خدا دادى. این انفاق گاهى مخفیانه صورت مى گیرد تا نشانه اخلاص كامل باشد ( سرا ) و گاه آشكارا تا مشوق دیگران گردد و تعظیم شعائر شود ( علانیة ).
علمى كه چنین اثرى دارد مایه رجاء و امیدوارى است. از این آیه می توان چنین نتیجه گرفت كه علماى راستین داراى این صفاتند: از نظر روحى قلبشان مملو از خشیت و ترس آمیخته با عظمت خدا است. از نظر گفتار زبانشان به تلاوت آیات خدا مشغول است. از نظر عمل روحى و جسمى نماز مى خوانند و او را عبادت مى كنند. از نظر عمل مالى از آنچه دارند در آشكار و پنهان انفاق مى نمایند و سرانجام از نظر هدف، افق فكرشان آنچنان بالا است كه دل از دنیاى مادى زودگذر بر كنده، تنها به تجارت پر سود الهى مى نگرند كه دست فنا به دامانش دراز نمى شود.


نیت انفاق کننده: الهی با ریایی

خداوند همچنین انفاق را از نظر نیت انفاق کننده به دونوع : ریائى و الهى تقسیم می کند و می فرماید:
  • آیه 38 سوره نساء
    وَ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَلَهُمْ رِئَاءَ النَّاسِ وَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْیَوْمِ الاَخِرِ وَ مَن یَكُنِ الشیْطنُ لَهُ قَرِیناً فَساءَ قَرِیناً
    و آنها (افراد بخیل) كسانى هستند كه اموال خود را براى نشان دادن به مردم انفاق مى كنند و ایمان به خداوند و روز بازپسین ندارند ( چرا كه شیطان رفیق و همنشین آنها است ) و كسى كه شیطان قرین او است بدقرینى انتخاب كرده است
در این آیه به یكى دیگر از صفات متكبران خود خواه اشاره كرده، مى فرماید: آنها كسانى هستند كه اگر انفاقى مى كنند به خاطر تظاهر و نشان دادن به مردم و كسب شهرت و مقام است، و هدف آنها خدمت به خلق، و جلب رضایت خالق، نیست به همین دلیل در موارد انفاق پایبند استحقاق طرف نیستند، بلكه دائما در این فكرند كه چگونه انفاق كنند تا بیشتر بتوانند از آن بهره بردارى به سود خود نموده، و موقعیت خود را تثبیت كنند، زیرا آنها ایمان به خدا و روز رستاخیز ندارند، و به همین جهت در انفاقهایشان انگیزه معنوى نیست، بلكه انگیزه آنها همان نام و شهرت و كسب شخصیت كاذب از این طریق است كه آن نیز از آثار تكبر و خودخواهى آنها است. آنها شیطان را دوست و رفیق خود انتخاب كردند و كسى كه چنین باشد بسیار بد رفیقى براى خود انتخاب كرده و سرنوشتى بهتر از این نخواهد داشت، چون منطق و برنامه آنها همان منطق و برنامه رفیقشان شیطان است، او است كه به آنها مى گوید انفاق خالصانه موجب فقر مى شود: 
  • آیه 268 سوره بقره
    الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشَاءِ ۖ وَاللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَفَضْلًا ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ
    شیطان شما را وعده فقر و بی‌چیزی دهد و به کارهای زشت و بخل وادار کند، و خدا به شما وعده آمرزش و احسان دهد، و خدا را رحمت بی‌منتهاست و (به همه امور جهان) داناست.
و بنابراین یا انفاق نمى كنند و بخل می ورزند و یا اگر انفاق كنند در مواردى است كه از آن بهره بردارى شخصى خواهند كرد.
  •  نخست اینكه در انفاقهاى ریائى توجه به حلال و حرام بودن مال نمى شود، در حالى كه در انفاقهاى الهى حلال بودن و مصداق «ما رزقهم الله» بودن مورد توجه است. 
  • دیگر اینكه در انفاقهاى ریائى افراد انفاق كننده چون مال را متعلق به خودشان مى دانند از كبرفروشى و منت گذاردن ابا ندارند، در حالى كه در انفاقهاى الهى چون توجه به این دارند كه اموال را خدا به آنها داده و اگر گوشه اى از آن را در راه او خرج مى كنند، جاى منت نیست از هر گونه كبرفروشى و منت خود دارى مى كنند. 
  • از طرف دیگر انفاق هاى ریائى غالبا منحصر به مال است زیرا چنین اشخاص از سرمایه هاى معنوى بى بهره اند تا از آنها انفاق كنند، اما انفاقهاى الهى دامنه وسیعى دارد و تمام مواهب مادى و معنوى اعم از مال و علم و موقعیت اجتماعى و مانند آن را در برمى گیرد.
در این آیه مثل، خداوند انفاق كافران را به زراعتى تشبیه كرده است كه زمین آن، آباد، سرسبز و قابل زراعت است و در آن بذرى افشانده مى شود و مى روید ولى ناگهان، باد سرد و خشک كننده اى مى وزد و تمام این زراعت را خشک و سیاه مى كند. 
  • آیه 117 سوره آل عمران
    مَثَلُ مَا يُنْفِقُونَ فِي هَٰذِهِ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَثَلِ رِيحٍ فِيهَا صِرٌّ أَصَابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَأَهْلَكَتْهُ ۚ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَٰكِنْ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
    مثَل آنچه [آنان‌] در زندگى اين دنيا [در راه دشمنى با پيامبر] خرج مى‌كنند، همانند بادى است كه در آن، سرماى سختى است، كه به كشتزار قومى كه بر خود ستم نموده‌اند بوزد و آن را تباه سازد؛ و خدا به آنان ستم نكرده، بلكه آنان خود بر خويشتن ستم كرده‌اند.
پیام هاى آیه
1ـ منظور از انفاق در آیه مَثَل در این كه آیه شریفه چه نوع انفاقى را به باد سوزان تشبیه كرده است، سه احتمال وجود دارد كه به آن اشاره مى شود:
  •  نخست این كه منظور از آن انفاق هایى است كه در غیر راه خداوند مصرف شود مانند انفاق هایى كه ابوسفیان كافر و منافق ـ كه تا آخر عمر هم قلباً مسلمان نشد ـ در راه عظمت بت ها و نابودى اسلام انجام داد.
    قرآن مجید مى فرماید چنین انفاق هایى مانند آن زراعتى است و انگیزه انفاق كنندگان نیز ـ كه شرک و بت پرستى بوده است ـ بسان آن باد سوزان است.
  •  منظور از آن، انفاق مسلمانان ریاكار است كه ظاهراً مسجد، حسینیّه، بیمارستان، درمانگاه، پل، جادّه، و مانند اینها را مى سازند ولى در واقع انگیزه آنها براى غیر خداست. مثل این كه هدفشان خودنمایى یا جلب رضایت مردم، براى استفاده بیشتر در آینده باشد. انفاق چنین مسلمانانى نیز مانند آن زمین حاصلخیز; و نیّت غیر خالص آنها همانند آن با سوزان است.
  •  منظور از آن، انفاق هایى است كه توأم با منّت، ایذا و آزار باشد كه در ظاهر انفاق است ولى در واقع آبروى نیازمندى را ریختن و حیثیّت او را بر باد دادن است. كه در این صورت، انفاق مانند آن زمین زراعتى است و ایذا و اذیّت و منّت نیز آن باد سرد خشک سوزان است كه نه تنها انفاق را باطل مى كند، بلكه ضرر دنیوى نیز مى رساند زیرا هم مال او از كف رفته است و هم گناهى مرتكب شده كه مجازات دارد.(اگر چه هر سه احتمال با مضمون آیه شریفه سازگار است ولى با توجّه به آیه قبل به نظر مى رسد كه احتمال اوّل صحیح تر باشد چون آیه قبل (آیه 116 سوره آل عمران) كه درباره كفّار صراحت دارد.)
  • آیات 264و265 سوره بقره
    يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَىٰ كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۖ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا ۖ لَا يَقْدِرُونَ عَلَىٰ شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ*وَمَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَتَثْبِيتًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ فَإِنْ لَمْ يُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ ۗ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ
    ای اهل ایمان، صدقات خود را به سبب منّت و آزار تباه نسازید مانند آن که مال خود را از روی ریا (برای جلب توجه دیگران) انفاق کند و ایمان به خدا و روز قیامت ندارد؛ مثل این ریاکاران بدان ماند که دانه را (به جای آنکه در زمین قابلی افشانند) بر روی سنگ صاف غبار گرفته‌ای ریزند و تند بارانی غبار آن بشوید و آن سنگ را همان طور صاف و بی‌گیاه به جای گذارد، که نتوانند هیچ حاصلی از آن به دست آورند. و خداوند گروه کافران را راه (سعادت) ننماید.*و مثل آنان که مالشان را در راه خشنودی خدا انفاق کنند و با کمال اطمینان خاطر، دل به لطف خدا شاد دارند مثل بوستانی است که در زمین بلندی باشد و بر آن باران زیادی به موقع ببارد و حاصلی دو چندان (که منتظرند) دهد، و اگر باران زیاد نیاید، اندک بارد (تا باز به ثمر رسد)، و خدا (به کار شما) بیناست.
 در دو آیه فوق، نخست اشاره به این حقیقت شده که افراد با ایمان نباید انفاق هاى خود را به وسیله منت و آزار، باطل و بى اثر سازند.
پس از آن دو مثال جالب براى انفاق هاى آمیخته با منت، آزار، ریاکارى، خودنمائى و همچنین انفاق هائى که از ریشه اخلاص، عواطف دینى و انسانى سرچشمه گرفته، بیان مى کند.
مى فرماید: «اى کسانى که ایمان آورده اید! بخشش هاى خود را با منت و آزار باطل نسازید»! (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الأَذى).
آن گاه این عمل را تشبیه به انفاق هائى که توأم با ریاکارى و خودنمائى است مى کند، مى فرماید: «همانند کسى که مال خود را براى نشان دادن به مردم انفاق مى کند و ایمان به خدا و روز رستاخیز ندارد» (کَالَّذی یُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النّاسِ وَ لا یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الآْخِرِ).
و بعد مى افزاید: «مثل او همچون قطعه سنگ صافى است که بر آن (قشر نازکى از) خاک باشد (بذرهایى در آن افشانده شود) و باران درشت به آن برسد، (خاک و بذرها را بشوید) و آن را صاف رها سازد، آنها از کارى که انجام داده اند چیزى به دست نمى آورند» (فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوان عَلَیْهِ تُرابٌ فَأَصابَهُ وابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْداً لا یَقْدِرُونَ عَلى شَیْء مِمّا کَسَبُوا).
چه تعبیر لطیف، رسا و گویائى؟! قطعه سنگ محکمى را در نظر بگیرید که قشر رقیقى از خاک روى آن را پوشانده باشد و بذرهاى مستعدى نیز در آن خاک افشانده شود و در معرض هواى آزاد و تابش آفتاب قرار گیرد، سپس باران دانه درشت پر برکتى بر آن ببارد، با این که تمام وسایل نمو و رشد در اینجا فراهم است، ولى به خاطر یک کمبود، همه چیز از بین مى رود، و این باران کارى جز این نمى کند که آن قشر نازک را همراه بذرها مى شوید و پراکنده مى سازد، و سنگ سخت غیر قابل نفوذ را که هیچ گیاهى بر آن نمى روید، با قیافه خشونت بارش آشکار مى سازد، چرا که بذرها در محل نامناسبى افشانده شده بود، ظاهرى آراسته، اما درونى خشن و غیر قابل نفوذ داشت، و تنها قشر نازکى از خاک روى آن را گرفته بود، در حالى که پرورش گیاه و درخت، نیاز به خاک عمیقى دارد که براى پذیرش ریشه ها و ذخیره آب و تغذیه گیاه آماده باشد.
این گونه است اعمال ریاکارانه و انفاق هاى آمیخته با منت و آزار، که از دل هاى سخت و قساوتمند سرچشمه مى گیرد، صاحبانش هیچ بهره اى از آن نمى برند و تمام زحماتشان بر باد مى رود.
و در پایان آیه مى فرماید: «و خداوند گروه کافران را هدایت نمى کند» (وَ اللّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرین).
اشاره به این که: خداوند، توفیق هدایت را از آنها مى گیرد; چرا که با پاى خود، راه کفر، ریا، منت و آزار را پوییدند، و چنین کسانى شایسته هدایت نیستند، و به این ترتیب، انفاق هاى ریائى و آمیخته با منت و آزار، همه در یک ردیف قرار گرفته اند.

در آیه بعد، مثال زیباى دیگرى براى نقطه مقابل این گروه بیان مى کند، آنها کسانى هستند که در راه خدا از روى ایمان و اخلاص، انفاق مى کنند، مى فرماید: «و مَثَلِ کسانى که اموال خود را براى خشنودى خدا و استوار کردن (ملکات عالى انسانى) در روح خود، انفاق مى کنند، همچون باغى است که در نقطه بلندى باشد، و باران هاى درشت و پى در پى به آن برسد (و به خاطر بلند بودن مکان، از هواى آزاد و نور آفتاب به حدّ کافى بهره گیرد و آن چنان رشد و نمو کند که) میوه خود را دو چندان دهد» (وَ مَثَلُ الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ وَ تَثْبیتاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ کَمَثَلِ جَنَّة بِرَبْوَة أَصابَها وابِلٌ فَآتَتْ أُکُلَها ضِعْفَیْنِ).
سپس مى افزاید: «و اگر باران درشتى بر آن نبارد، لا اقل باران هاى ریز و شبنم بر آن مى بارد» و باز هم میوه و ثمر مى دهد و شاداب و با طراوت است (فَإِنْ لَمْ یُصِبْها وابِلٌ فَطَلٌّ).
و در پایان مى فرماید: «خداوند به آنچه انجام مى دهید آگاه است» (وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ).
او مى داند، آیا انفاق انگیزه الهى دارد یا ریاکارانه است، آمیخته با منت و آزار است یا محبت و احترام.
رازماندگاری
  • تفسير نمونه ج 3 ص 387، ج 10 ص 190 و 353، ج 18 ص 252
  • تفسیر نمونه، جلد 2، صفحه 380.