سوالات زکات :‌علت پرداخت زکات چیست؟ و براي چه چيزهايي بايد داده شود و چه كساني بايد زكات دهند و به چه كساني تعلق مي گيرد؟

۲۵ مرداد ۱۳۹۹ 0
  • ‌زكات براي چيست؟ و براي چه چيزهايي بايد داده شود و چه كساني بايد زكات دهند و به چه كساني تعلق مي گيرد؟

زكات در لغت([1]) و قرآن به معناي طهارت و پاكيزگي([2]) و رشد و نمو([3]) و احتمالا به معناي عمل صالح([4]) نيز آمده است و در اصطلاح فقهاء زكات حقّي است واجب، در مالي كه به حد نصاب رسيده باشد. 
زكات از جمله ي ضروريات دين است و از عبادات مهم محسوب مي شود;([5]) به طوري كه قرآن در آياتي كه انسان را به نماز دعوت كرده، آن را با زكات مقرون ساخته است. 
«فاقيموا الصلاة و آتوا الزكوة»;([6]) «پس نماز را بر پا داريد و زكات بدهيد». با اداي نماز و پرداخت زكات است كه برادري و اخوّت ديني حاصل مي شود. 
«فان تابوا و اقاموا الصلوة و آتوا الزكوة فاخوانكم في الدين»([7]) «پس اگر توبه كنند و نماز بر پا دارند و زكات بدهند، در اين صورت برادر ديني شما مي باشند». 
و از آن جا كه پرداخت زكات موجب تطهير و تزكيه ي نفس از پول پرستي، خودخواهي، بخل، پستي، قساوت، طمع، آز و حسد است، آن را «زكات» و از آن جا كه پرداخت آن دليل بر صدق و راستي و وفاداري به ايمان است، آن را «صدقه» مي نامند. قرآن در اين باره مي فرمايد: «خُذ مِن اموالِهم صدقة تطهرهم و تزكيهم بها»([8]) «از اموال آنان صدقه اي بگير تا به وسيله ي آن پاك و پاكيزه شان سازي». 
زكات نه تنها موجب پاكي و وارستگي فرد، بلكه مايه ي پاك سازي جامعه از فقر و بيكاري ـ كه اساس انواع جرايم و جنايات و فسادهاست مي شود. و در برابر بيش تر كمبودها و مفاسد، افراد اجتماع را بيمه مي كند. بنابراين حكم زكات، هم پاك كننده ي فرد و اجتماع است و هم نمو دهنده ي بذرهاي فضيلت در افراد و هم سبب پيش رفت جامعه; و اين رساترين تعبيري ا ست كه درباره ي زكات مي توان گفت. زكات از يك سو آلودگي ها را مي شويد و از سوي ديگر، تكامل آفرين است.([9]) 
حضرت اميرالمؤمنين(عليه السلام) در مورد زكات مي فرمايد: «(و بدانيد كه) زكات همراه نماز، مايه ي تقرّب مسلمانان به خداوند است، بنابراين كسي كه زكات را با طيب خاطر عطا كند، كفاره ي «گناهان» او محسوب مي شود و مانع و حاجبي از آتش براي او خواهد بود، پس نبايد كسي چشم به دنبال آنچه پرداخته بدوزد و در اداي آن، براي خويش مشقت ببيند يا به خاطر آن حسرت بخورد، زيرا آن كسي كه بدون طيب نفس، براي دريافت مزد بيشتري آن را بپردازد، نسبت به سنّت پيامبر(صلي الله عليه وآله) جاهل است و از اجر و ثواب محروم و در عمل گمراه، و در ندامتِ طولاني به سر خواهد برد».([10]) 
و اما در جواب سؤال اين كه براي چه چيزهايي بايد زكات داده شود؟ 
«زكات در نُه چيز واجب است: 1ـ گندم 2ـ جو 3ـ خرما 4ـ كشمش 5ـ طلا 6ـ نقره 7ـ شتر 8ـ گاو 9ـ گوسفند و اگر كسي مالكِ يكي از اين نُه چيز باشد، با شرايطي كه در محل خود گفته شد، به يكي از مصرف هايي كه داده اند برساند.»([11]) 
كساني كه زكات بر آن ها واجب است: 
كساني كه زكات بر آنها واجب است، بايد شرايط زير را دارا باشند: 
1ـ بلوغ، بر افراد نابالغ، زكات واجب نيست. 
2ـ عقل، بر مالِ ديوانه زكات واجب نيست. بايد تمام سال عاقل باشد، مگر اين كه جنون در زمان كوتاهي عارض گردد. و اين محل اشكال است. 
3ـ آزادي (بنده و غلام كسي نباشد). 
4ـ مالكيت تام: بر مالي كه بخشيده شده و يا قرض داده شده است، زكات واجب نيست، مگر بعد از دريافت آن، هم چنين بر مالي كه وصيت شده، مگر بعد از وفات وصيت كننده و قبول كسي كه براي او وصيت شده است كه در اين هنگام، آن مال در ملكيت وي در مي آيد. 
5ـ امكان تصرف كامل([12]) 

موارد مصرف زكات: 

زكات در هشت مورد مصرف مي شود. خداوند اين مصارف را در قرآن چنين بيان فرموده است: 
«انما الصدقات للفقراء و المساكين و العاملين عليها و المؤلفة قلوبهم و في الرقاب و الغارمين و في سبيل الله و ابن السبيل فريضة من الله و الله عليم حكيم»([13]) 
«صدقات، تنها به تهي دستان و بي نوايان و متصديان (گردآوري و پخش) آن، و كساني كه دلشان به دست آورده مي شود، و در (راه آزادي) بردگان، و وام داران، و در راه خدا، و به در راه مانده، اختصاص دارد. (اين) به عنوان فريضه از جانب خداست، و خدا داناي حكيم است. 
1 و 2 ـ فقرا و مساكين: فقير كسي است كه در اثر نداشتن كار دايم يا پيش آمدهاي زندگي يا كثرتِ ا فراد تحتِ تكفّل، دچار كمبود و كسر بودجه ي زندگي است. خداوند درباره ي فقيرانِ واقعي مي فرمايد: «(اين صدقات) براي آن (دسته از) نيازمنداني است كه در راه خدا فرو مانده اند و نمي توانند (براي تاًمين هزينه ي زندگي) در زمين سفر كنند، از شدت خويشتن داري فرد بي اطلاع، آنان را توان گر مي پندارد. آن ها را از سيمايشان مي شناسي. با اصرار، (چيزي) از مردم نمي خواهند...»([14]) 
و مسكين كسي است كه به عللي مانند نقص عضو، بيماري و پيري، خانه نشيني و يا از كار افتاده است. حالِ مسكين بدتر از حال فقير است([15]) به طور كلي فقرا و مساكين کساني هستند كه بالفعل و يا بالقوه نمي توانند داراي شغلي باشند كه زندگي آن ها را تأمين كند و خرج تمام سال خود و كساني را كه تحت سرپرستي آن ها به سر مي برند آن چنان كه مناسب با شئونشان هست به دست آورند.([16]) 
3ـ عاملان (كارگزاران): عاملان كساني هستند كه از جانب امام يا نايب امام، ماًمور گرفتن، نگه داري، و محاسبه ي زكات اند. سهمي از زكات به اين كارگزاران در برابر عملي كه انجام مي دهند تعلق مي گيرد، هر چند كه بي نياز باشند. 
4ـ ايجاد الفت: سهمي از زكات براي ايجاد الفت و علاقه مند كردن كفار به جهاد و اسلام و هم چنين براي دلگرمي مسلمانان كه عقايدشان ضعيف است، اعطا مي شود. 
5ـ آزاد كردن: براي آزاد كردن انسان ها از بردگي نيز مي توان سهمي از زكات اختصاص داد. 
6ـ بده كاران: بده كاراني كه در اثر بده كاري (نه معصيت و اسراف) به قرض و ورشكستگي افتاده اند و قادر به پرداخت بدهي هاي خود نيستند، از مال زكات، بدهي شان پرداخت مي شود، هر چند كه به اندازه ي خرج روزانه ي سالش پول داشته باشد و از نظر مالي و زندگي فقير نباشد. 
7ـ در راه خدا: سهمي كه از زكات در راه خدا داده مي شود، عبارت است از هزينه هاي مربوط به مصالح عمومي مسلمانان و اسلام، مانند ساختن قنات، احداث راه و خيابان و تعمير آن ها و آن چه كه موجب بزرگ داشت شعاير و اعتلاي كلمه ي اسلام خواهد شد، يا باعث از بين رفتن فتنه و فساد از حوزه ي اسلام يا دو گروه مسلمانان خواهد شد. 
8ـ در راه ماندگان: مسافراني كه سفرشان در راه معصيت نباشد و به عللي در غربت دچار بي پولي شده اند، هر چند كه در شهرشان متمكن باشند، از صندوق زكات به مقداري كه آن ها را به شهرشان برساند ـ مطابق شئونات ـ داده مي شود.([17]) 

پی نوشت:
[1]- راغب اصفهاني، المفردات، دفتر نشر الكتاب، ص 213. 
[2]- كهف / 73، شمس / 9، نور / 21. 
[3]- بقره / 232. 
[4]- مريم / 32، 14. 
[5]- .ك: محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحكمهؤ قم، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، ج 4، ص 216. 
[6]- حج / 78. 
[7]- توبه / 11. 
[8]- توبه / 103. 
[9]- مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، ج 8، ص 118. 
[10]- نهج البلاغه، خطبه ي 199. 
[11]- امام خميني، رساله عمليه، احكام زكات، مسئله ي 1853. 
[12]- بي آزار شيرازي، عبدالكريم، رساله نوين، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، ج2، ص 79، به نقل از تحرير الوسيله، ج 1، ص 312. 
[13]- توبه / 60. 
[14]- بقره / 273. 
[15]- ر.ك: طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، مركز نشر فرهنگي رجاء، ج 9، ص 484. 
[16]- ر.ك: نهج البلاغه، خطبه ي 192. 
[17]- رساله نوين، همان، ج 2، 93، 94، به نقل از تحرير الوسيله، ج 1، ص 328.
منبع اصلی: 
پایگاه اندیشه قم