انواع انفاق در قرآن

۲۸ مرداد ۱۳۹۹ 0
انواع انفاق در قرآن
در آیه دوم سوره بقره آمده: «و مما رزقناهم ینفقون» انفاق چیست؟ معنی اینکه انفاق می کنند؛ البته این نیست که خودشان را تهیدست و بی چیز می کنند (چنانکه بعضی گمان کرده اند) بلکه یعنی انباشته شده ها را مصرف می کنند و ممکن است که انفاق به معنای ازاله باشد، یعنی ازاله (برطرف کردن) نفق و فقر.

آنان فقرها و مستمندیها را از بین می برند. انفاق رابطه انسان را با جامعه اش مستقر می سازد. چنانکه ایمان به غیب به نظام فکری و اعتقادی یک فرد مسلمان مربوط است و برپاداشتن نماز با خودسازی فرد مرتبط است، انفاق با جامعه سازی ارتباط دارد. در این آیه می فرماید: از آنچه که روزی آنها نموده ایم انفاق می کنند. روزی معنای عامی دارد و در خود قرآن این کلمه به روزیهای معنوی و مادی اطلاق گشته است. داناییها و دانش ها نیز جزء روزی های پروردگار است و بایستی آنان که از یک چنین رزقی برخوردارند انفاق نموده و دیگران را نیز بهره مند سازند.

انواع انفاق از لحاظ مادی و معنوی

طبق آیات قرآن انفاق بر دوگونه است: انفاقهاى مالى واجب و مستحب و انفاقهاى معنوى مانند علم و دانش و امور دیگر. خداوند در قرآن می فرماید: 
  • سوره بقره آیه 254
    يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لَا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ ۗ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ
    اى كسانى كه ایمان آورده اید! از آنچه به شما روزى داده ایم، انفاق كنید! پیش از آنكه روزى فرا رسد كه در آن، نه خرید و فروش است ( تا بتوانید سعادت و نجات از كیفر را براى خود خریدارى كنید)، و نه دوستى ( و رفاقتهاى مادى سودى دارد)، و نه شفاعت، ( زیرا شما شایسته شفاعت نخواهید بود). و كافران، خود ستمگرند، ( هم به خودشان ستم مى كنند، هم به دیگران)

در این آیه روى سخن را به مسلمانان كرده و به یكى از وظائفى كه سبب وحدت جامعه و تقویت حكومت و بنیه دفاعى و جهاد مى شود اشاره مى كند. گر چه جمله «مما رزقناكم» ( از آنچه به شما روزى داده ایم ) مفهوم وسیعى دارد كه هم انفاقهاى مالى واجب و مستحب را شامل مى شود و هم انفاقهاى معنوى مانند علم و دانش و امور دیگر، ولى با توجه به تهدیدى كه در ذیل آیه آمده، بعید نیست منظور، انفاق واجب یعنى زكات و مانند آن باشد، به علاوه، انفاق واجب است كه بنیه بیت المال و حكومت را تقویت مى كند، ضمنا از تعبیر به مما استفاده مى شود كه انفاق واجب همیشه بخشى از مال را در بر مى گیرد نه همه آن را.
مرحوم طبرسى در مجمع البیان، عمومیت آیه را نسبت به انفاقهاى واجب و مستحب ترجیح مى دهد، معتقد است ذیل آیه مشتمل بر تهدیدى نیست بلكه خبر از حوادث وحشتناك روز قیامت مى دهد ولى با توجه به آخرین جمله آیه كه كافران را ظالمان مى شمرد، اشاره اى است كه ترك انفاق نوعى كفر و ظلم است و این جز در انفاقات واجب، تصور نمى شود سپس مى افزاید: امروز كه توانائى دارید انفاق كنید پیش از آنكه روزى فرا رسد كه نه خرید و فروش در آن است و نه رابطه دوستى و نه شفاعت.
قرآن در در جای دیگر اشاره می کند که انفاق دو گونه است، در مورد یک نوع آن می گوید: 
  • سوره بقره آیه 261
    «مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ ۗ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ»
    مثل آنان که مالشان را در راه خدا انفاق می‌کنند به مانند دانه‌ای است که از آن هفت خوشه بروید و در هر خوشه صد دانه باشد، و خداوند از این مقدار نیز برای هر که خواهد بیفزاید، و خدا را رحمت بی‌منتهاست و (به همه چیز) داناست.
یک نوع انفاق را می گوید مثلش مثل گندمی است که در زمین مساعدی کاشته شود، هفت خوشه در آورد و هر خوشه ای صد دانه باشد و حتی از این بیشتر، «و الله یضاعف لمن یشاء؛ و خدا برای هر کس بخواهد (پاداشی) چند برابر می دهد» یعنی انفاقهایی در راه خدا اینقدر خیر و برکت دارد، 
اما یک انفاق دیگر هم مثال می زند: 
  • آیه 117 سوره آل عمران
    مَثَلُ مَا يُنْفِقُونَ فِي هَٰذِهِ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَثَلِ رِيحٍ فِيهَا صِرٌّ أَصَابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَأَهْلَكَتْهُ ۚ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَٰكِنْ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
    مثل مالی که کافران برای پیشرفت مقاصد دنیوی خود صرف کنند (و از آن بهره نیابند) بدان ماند که باد سرد شدیدی به کشتزار ستمکاران برسد و همه را نابود کند (که حاصلی از آن به دست نیاید). و خدا ستمی بر آنها نکرده، لیکن آنها به خود ستم می‌کنند.
 نوع دیگر انفاق مثلش، مثل یک باد سموم خطرناکی است که وقتی به یک کشتزار آماده می رسد آن را خراب می کند یعنی آنچه که بوجود آمده است را هم از بین می برد، 
 به عبارت دیگر انفاق دو گونه است انفاقهایی که در راه خدا و توسط مومنین انجام می گیرد و انفاقهایی که توسط کافران جهت مبارزه با مومنان صورت می گیرد. 
  • آیه 36 سوره انفال
    إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ۚ فَسَيُنْفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ ۗ وَالَّذِينَ كَفَرُوا إِلَىٰ جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ
    کافران اموالشان را انفاق می‌کنند برای این مقصود که راه خدا را ببندند پس به زودی مالهایشان بر سر این خیال باطل برود و حسرتش بر دل آنها بماند و آن‌گاه مغلوب نیز خواهند شد، و کافران را به سوی جهنم جمعا رهسپار سازند.
 «انفاق» پول خرج کردن است در راه یک منظور و مقصود. همه انفاقها در راه خدا نیست، برخی انفاقها در راه باطل است. ثروت خودشان را انفاق می کنند برای اینکه جلوی راه حقی را که پیغمبر باز کرده و شما به دنبالش می روید بگیرند، این چشمه را از سرچشمه خشک کنند. بعد تأکید می کند که اینکه من می گویم، مربوط به گذشته تنها نیست، در آینده هم چنین جریانهایی رخ خواهد داد که کافران برای اینکه مانعی برای راه خدا به وجود آورند پولها خرج خواهند کرد. «فسینفقونها؛ در آینده نزدیک پولها در این راه خرج خواهند کرد». اما نتیجه نهایی چیست؟ آیا از این پول خرج کردنهای خود نصیبی خواهند برد و موفقیتی کسب خواهند کرد؟ «ثم تکون علیهم حسرة؛ و عاقبت حسرتی برای آنان خواهد گشت» (فقط آن داغش در دل اینها باقی می ماند که ای افسوس این همه پول خرج کردیم آخرش هم به نتیجه نرسیدیم) 

سوالات پیرامون انفاق :کدام انفاق بهتر است؟
 بعد از شناخت انواع انفاق از لحاظ مادی و معنوی اکنون به سراغ این مبحث مبر رویم که چه ویژگیهایی باید در انفاق مطلوب و پسنديده مورد بررسی قرار گیرد؟
معیارهایی که برای انفاق مطلوب مدنظر است را می توان در هفت بخش تقسیم کرد : اهداف و انگیزه های انفاق و کیفیت انفاق و....


چون فرق است میان پولی که یک نفر مؤمن در راه خدا و برای خدا خرج می کند و پولی که یک نفر کافر برای مسدود کردن راه خدا خرج می کند. مؤمن هیچ وقت حسرت نخواهد خورد، اعم از آنکه در راهی که خرج می کند به نتیجه برسد یا نرسد. البته مؤمن باید در راهی خرج کند که به نتیجه برسد نه مثل بعضی از اشخاص که وقتی به او می گویی آقا این پولت را که در فلان راه می دهی به خیال خودت به نام خیر، برای چه می دهی؟ می گوید من می دهم، به گردن او، بگذار او برود به جهنم. نه، تو هم می روی به جهنم. تو هم که پولت را به آدمی می دهی که خودت به او اعتماد نداری و نمی دانی نتیجه نهایی این پول خرج کردن چیست و آیا به نفع اسلام است یا نه، مستحق کیفر هستی. می گوید من به این حرفها چه کار دارم؟! من از گردن خودم رد می کنم، بگذار او برود جهنم. نه، تو هم که پول می دهی به نام خدا و اسلام ولی نهایت امر این پول صرف اشخاص یا اموری می شود که بر ضرر اسلام است، به جهنم می روی. ولی اگر یک نفر مؤمن آن مقداری که بر او لازم و واجب است، سعی و تلاش خود را کرد که پولش را در راهی خرج کند که راه خیر باشد، اما از آنجا که بشر است و گاهی اشتباه می کند نتیجه ای نگرفت وجدانش آرام است چون او به حسب نیت صادقانه خودش و به حسب سعی و تلاش خودش در راه خدا داده است ولی تصادفا به نتیجه نرسیده است. 
ولی آدمی که خدا را نمی شناسد و به تعبیر قرآن کافر است و فقط برای هدفهای فردی و شخصی و مادی کار می کند و دنبال آز و شهوت خودش است وقتی پول خرج می کند برای اینکه به مقاصدش برسد و بعد می بیند نمی رسد، داغی می شود در دلش. قرآن هم می فرماید: «ثم تکون علیهم حسرة»این پول خرج کردنها به صورت یک حسرتهایی بر روی اینها باقی خواهد ماند. آیا در همین جا تمام می شود؟ این ها پولی خرج می کنند و بعد به نتیجه نمی رسد و حسرتش به دلشان می ماند؟ نه، «ثم یغلبون» در مرحله بعد خودشان شکست می خورند و نابود می شوند. در مرحله اول، برنامه شان شکست می خورد و در مرحله دوم خودشان به همین دلیل در ادامه آیه می فرماید: «وَالَّذِينَ كَفَرُوا إِلَىٰ جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ»؛ تمام اینها در جهنم جمع خواهند شد. 
در جای دیگر خداوند اشاره می کند که: 
  • آیه 39 سوره روم
    وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ رِبًا لِيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا يَرْبُو عِنْدَ اللَّهِ ۖ وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ
    آنچه را به عنوان ربا مى پردازید تا در اموال مردم فزونى یابد نزد خدا فزونى نخواهد یافت و آنچه را به عنوان زكات مى پردازید و تنها رضاى خدا را مى طلبید كسانى كه چنین مى كنند داراى پاداش مضاعفند
 در پایان آیه براى تشویق نیكوكاران، و ضمنا بیان شرط قبولى انفاق مى فرماید: این كار براى كسانى كه تنها رضاى خدا را مى طلبند بهتر است و كسانى كه چنین كار نیكى را انجام مى دهند رستگارانند. آنها هم در این جهان رستگار خواهند شد، چرا كه انفاق بركات عجیبى در همین زندگى همراه خود مى آورد، و هم در جهان دیگر كه انفاق یكى از سنگین ترین اعمال در ترازوى سنجش الهى است.
 این آیه نشان مى دهد كه تنها مساله انفاق و پرداختن حق خویشاوندان و دیگر صاحبان حقوق كافى نیست، مهم آن است كه با اخلاص و نیت پاك و خالى از هرگونه ریا و خود نمائى و منت و تحقیر و انتظار پاداش توأم باشد. ذكر این نكته نیز لازم است كه بر خلاف گفته بعضى از مفسران كه تصریح كرده اند انفاق به خاطر رسیدن به بهشت مصداق وجه الله نیست تمام كارهائى كه انسان انجام مى دهد و نوعى ارتباط با خدا دارد خواه براى رضاى او یا رسیدن به پاداش او، یا نجات از كیفر او باشد، همه مصداق وجه الله است، هر چند مرحله عالى و كامل آن است كه جز عبودیت و اطاعت او را در نظر نگیرد. دراین آیه به تناسب بحثى كه از انفاق خالص در میان بود به دو نمونه از انفاقها كه یكى براى خدا است و دیگرى به منظور رسیدن به مال دنیا است اشاره كرده، مى فرماید: آنچه را به منظور جلب افزایش مى پردازید تا در اموال مردم فزونى گیرد، نزد خدا فزونى نخواهد یافت و آنچه را به عنوان زكات مى پردازید و تنها رضاى خدا را مى طلبید چنین كسانى داراى پاداش مضاعفند

1-حماسه حسینی جلد دوم، ص163،
2-تفسير نمونه ج 16 ص 439 و 444، ج 2 ص 258-257
3-آشنایی با قرآن 3، صفحه 48-50
آشنایی با قرآن 1و2،