موقوفات حضرت زهرا (س)

۲۷ مرداد ۱۳۹۹ 0
موقوفات حضرت زهرا (س)
زندگى كوتاه زهراى مرضيه(س) بركات بى‏شمارى را به دنبال داشت، بركات معنويش سراسر تاريخ اسلامى را فرا گرفت، حكايت‏هاى پيامبر(ص) و ائمه اهل بيت(ع) از رفتار خداپسندانه‏اش بالاترين مدرسه انسان‏سازى آنان بود،
مفسران ژرف‏انديش در ذيل سوره كوثر، فاطمه(س) و فرزندانش را مصداق حقيقى كوثر - خير كثير - دانسته‏اند (1) ، كه خداوند آنها را به پيامبرش عنايت كرد پس نمى‏توان بركات وجودى فاطمه(س) را منحصر در امور معنوى تنها دانست، عملكرد و سيره پيامبرگونه‏اش در امور مادى و معنوى هر دو بركت را به دنبال داشت. او در باب صدقات و موقوفات برترين بانوى جهان بوده و هست، هر چه را مالك بوده بر اساس سيره پدر بزرگوارش تقديم به فقراء و مستمندان مى‏نمود و علاوه بر كمك‏هاى مقطعى كمك‏هاى جاويدان و مستمرى - موقوفات و صدقات - داشته است. 
علامه عاليمقدار مجلسى (ره) مى‏گويد: 
سيد بن‏طاووس(ره) رو به فرزندش نمود، گفت: پسرم، موقوفات و صدقات جده‏ات فاطمه زهرا(س) همانند العوالى - حيطان سبعه - و ... از اموالى بود كه رسول خدا(ص) آنها را بدون جنگ و درگيرى مالك گرديد و كسى در آن شريك نبوده و ملك خالص آن حضرت شد و «فئ‏» محسوب شد. بعدا پيامبر خدا(ص) آنها را در زمان حيات خويش به دخترش به صورت هبه (بخشش) واگذار كرد. فاطمه(س) هم آنها را در راه خدا وقف نمود - غير از فدك كه توضيحش خواهد آمد - و سپس «موقوف عليهم‏» - كسانى را كه مى‏توانند از آن موقوفات استفاده نمايند - مشخص كرد. 
سپس سيد بن‏طاووس(ره) اضافه كرد و گفت فرزندم: در ارزش آنها همين‏قدر بس كه بعضى از آن اموال سالانه بين 24000 تا 70000 درهم درآمد داشته است. (2)  

اسامى صدقات صديقه طاهره(س)

الف) ام‏العيال: چشمه‏اى است كه به بركت آن روستايى بزرگ در كنارش ساخته شده، اين روستا در نزديكى قلعه‏هاى «آرة‏» كه بين راه مكه و مدينه است واقع شده، در آن روزگار بيش از 20000 نخل خرما داشته است و امروز هم در آنجا ميوه‏هاى مختلف مانند ليمو، انگور، موز به عمل مى‏آيد، ام‏العيال در يكصد و هفتاد كيلومترى مدينه منوره و پنجاه و شش كيلومترى شرق «سقيا» قرار دارد. (3) 
عرام بن‏اصبغ سلمى كه شخصى مورد اطمينان است و در سال‏هاى 275 هجرى قمرى زندگى مى‏كرده و در شناسايى منطقه «تهامه‏» از خبرگى ويژه‏اى برخوردار بود (4) مى‏گويد: ام‏العيال قرية صدقة فاطمة الزهراء بنت رسول الله (صلى الله عليه و آله); روستاى ام‏العيال صدقه و موقوفه فاطمه زهرا(س) دختر رسول خدا(ص) است. (5) 
امروز هم فرزندان فاطمه(س) از آن بهره مى‏گيرند. 
اين چشمه و اين سرزمين از سوى صديقه طاهره(س) بر سادات حسينى وقف گرديده است. (6) 
چه بسا وقف بر سادات حسينى از آن جهت‏بوده كه بنا بر پيش‏بينى فاطمه(س) امامت در نسل و فرزندان حسين بن‏على - عليهما السلام - استمرار پيدا مى‏كرده و از سوى ديگر بعد از شهادت ابا عبدالله الحسين(ع) فرزندان آن حضرت بيشتر مورد غضب و ناخوشايندى حاكمان بنى‏اميه واقع مى‏شدند و نياز به يك پشتوانه مالى خاص داشتند. از اين رو «ام‏العيال‏» را وقف سادات حسينى مى‏نمايد و در بين مسلمانان روشن و مسلم است كه اموال موقوفه بايد صرف «موقوف عليهم‏» گردد. 
سمهودى نيز مى‏نويسد: ام‏العيال، چشمه‏اى است كه متعلق به فاطمه زهرا(س) بوده سپس آن را وقف نمود. توسط اين چشمه بيش از بيست هزار نخل آبيارى مى‏گرديده و جعفر بن‏طلحة بن عبيدالله تيمى دويست‏هزار دينار جهت احياء آن و اطراف آن صرف كرده است. (7) 
ب: ديگر موقوفات صديقه طاهره در وصيت‏نامه‏اش به على بن‏ابيطالب(ع) چنين آمده است: ابوبصير مى‏گويد: امام محمد باقر(ع) فرمود: آيا وصيت‏نامه مادرم فاطمه(س) را در اين مورد بخوانم؟ ما تقاضا و درخواست نموديم كه قرائت كند. حضرت ظرف كوچك (و يا زنبيلى) را بيرون آورد و نوشته‏اى را از آن ميان به دست گرفت و چنين قرائت كرد: 
«بسم الله الرحمن الرحيم، هذا ما اوصت‏به فاطمة بنت محمد رسول الله - صلى الله عليه و آله - اوصت‏بحوائطها السبعة، العواف و الدلال و البرقة و الميثب و الحسنى و الصافية و ما لام ابراهيم الى على بن‏ابى‏طالب فان مضى على فالى الحسن فان مضى الحسن فالى الحسين فان مضى الحسين فالى الاكبر من ولدى. شهد الله على ذلك و المقداد بن الاسود و الزبير بن عوام و كتب على بن ابى‏طالب - عليه السلام -»; (8) اين وصيت‏نامه‏اى است كه فاطمه زهرا(س) دختر محمد پيامبر خدا(ص) بدان وصيت نمود. در آن وصيت نمود كه زمين‏ها و باغ‏هاى ديوار شده هفت گانه: العواف، الدلال، البرقه، المثيب، الحسنى، الصافيه و مشربه ام ابراهيم، در اختيار على بن‏ابى‏طالب(ع) است و چنانچه على(ع) از دنيا رفت در اختيار فرزندم حسن بن‏على - عليهما السلام - قرار مى‏گيرد و چنانچه او از دنيا رفت در اختيار فرزند ديگرم حسين بن‏على - عليهما السلام - خواهد بود و بعد از او در اختيار بزرگترين فرزندانم قرار خواهد گرفت. گواهى مى‏دهد بر اين وصيت‏نامه خداوند متعال و سپس افرادى همانند مقداد بن‏اسود كندى و زبير بن‏عوام. كه وصيت‏نامه توسط اميرمؤمنان على بن‏ابيطالب [عليه‏السلام] نوشته شد. 
همانند روايت فوق با اندكى اختلاف از امام صادق و امام رضا - عليهما السلام - نقل گرديده و مضمون گذشته را مورد تاكيد قرار داده‏اند. 
سمهودى در باره باغ‏هاى هفتگانه به نقل از واقدى گفته است: مخيريق در ميان يهود بنى‏نضير عالم انديشمند و متعهدى بود كه ايمان به پيامبر خدا(ص) آورد سپس اموالش را در اختيار آن حضرت قرار داد و اين اموال همان باغ‏هاى ديوار كشيده هفتگانه بوده است. و همچنين از محمد بن‏كعب نقل كرده كه: كه اين اموال متعلق به مخيريق يهودى بوده، چون جنگ «احد» فرا رسيد رو به ديگر يهوديان كرد و گفت: چرا محمد - (صلى الله عليه و آله) - را يارى نمى‏كنيد؟ سوگند به خدا همه شما مى‏دانيد كه يارى دادن به او وظيفه و تكليف همه شماها است. جواب دادند: 
امروز شنبه است [روز عبادت و تعطيلى است]مخيريق گفت: شما از وظيفه فرار مى‏كنيد شنبه يعنى چه؟! سپس خود شمشير بر گرفت و همراه با رسول گرامى اسلام با دشمنان آن حضرت جنگيد تا سخت مجروح گرديد و چون در بستر افتاد چنين وصيت كرد: 
«اموالى الى محمد يضعها حيث‏يشاء; دارائى‏هاى من در اختيار محمد(ص) خواهد بود هر كجا مى‏خواهد و صلاح مى‏داند مصرف كند.» (9) 
رسول خدا در سال هفتم هجرت اموال مخيريق را جزء صدقات قرار داد (10) ولكن امام رضا(ع) فرمود: رسول خدا آن‏ها را وقف بر فاطمه نمود، و سپس فاطمه آنها را بر بنى‏هاشم و بنى‏المطلب وقف نموده است. (11)  

باغ‏هاى هفتگانه موقوفه فاطمه(س)

«حيطان سبعه‏» همان باغ‏ها و مزارع هفت‏گانه‏اى است كه اطراف آن ديوار كشيده شده بود و بيشتر آنها در منطقه «العوالى‏» و شرق مدينه منوره واقع شده بود. 
1- العواف: بعضى آن را - الاعواف - دانسته‏اند و لكن ابن‏شبه مى‏گويد صحيح در نزد من «العواف‏» است، و آن جايگاه وسيعى است در نزديكى شهر مدينه كه مردم آن اموال خويش - گوسفندان و شتران و ... - را در آن جا نگهدارى مى‏كردند، اين وادى از سرچشمه «مهزور» آبيارى مى‏گرديد. (12) 
ابو غسان گفته است: الاعواف جزء معروف بالعالية (13) ; اعواف; قطعه زمين شناخته شده‏اى است كه در منطقه باب العوالى واقع شده است. 

2 - الصافية: اين باغ در قسمت‏شرقى مدينه واقع شده و به قطعه «زهيره‏» (14) معروف است اين مكان از جمله اموالى بود كه از يهود بنى قريظه بدست آمد و چون هيچگونه درگيرى وجود نداشت جزء اموال خالص پيامبر خدا(ص) محسوب شد و كسى در آن سهمى نداشت. پيامبر آن را به دخترش فاطمه(س) واگذار كرد او هم آن را وقف نمود. 
3 - الدلال: قطعه زمينى بود كه در قسمت‏شرقى مدينه قبل از صافيه واقع شده، آن را بنى‏ثعلب يهود مالك بودند، امام باقر(ع) فرمود: دلال متعلق به يك زن يهودى از بنى‏نضير بود كه سلمان(ره) در نزد او در بردگى بسر مى‏برد، آن زن طى قراردادى با سلمان بنا را بر اين گذاشتند كه سلمان آن سرزمين احيا كند و درختكارى نمايد سپس آن زن مسلمان را آزاد نمايد، رسول خدا(ص) از اين پيمان و قرارداد آگاه شد، به نزد مسلمان در محل كاشتن درختها آمد و به او كمك كرد و در مدت كوتاهى درختان بزرگ شدند و به ثمر نشستند، پس از مدتى كه اسلام قدرت پيدا كرد. آن سرزمين به عنوان غنيمت - فئ - به تصرف پيامبر خدا درآمد،پيامبر(ص) آن را به دخترش فاطمه داد. فاطمه(س) هم آن را وقف در راه خدا نمود. (16) و بعضى محدثان از «الدلال‏» تعبير به «الكلاب‏» كرده‏اند و گفته‏اند: آن نهر آب مورد توجهى بود كه در مدينه جارى مى‏گشت و مردم از آن بهره مى‏بردند. 
4 - برقه: اين باغ در قبله مدينه به سمت مشرق قرار گرفته بود، قبلا از اموال يهود بنى‏قريظه محسوب مى‏گرديد لكن بعد از اينكه به دست رسول خدا(ص) افتاد سلمان(ره) در آن درختكارى كرد و بعد هم به فاطمه واگذار شد كه آن حضرت آن را وقف بر بنى‏هاشم و بنى‏المطلب نمود. (17) 

5 - الميثب: جايش معين نيست و لكن جزء عنائمى است كه بدون جدال به دست پيامبر(ص) افتاد، او هم آن را به دختر خويش داد و بعد هم فاطمه(س) وقفش نمود، بكرى مى‏گويند: از موقوفات عام رسول خدا(ص) است. (18) 
6 - حسنى: موضعى است كه در نزديكى «الدلال‏» واقع شده و مشهور به «الحسينيات‏» مى‏باشد، اين محل از وادى «مهزور» آبيارى مى‏گردد. (19) 
7 - مشربه ام ابراهيم: در آخر باب العوالى مدينه منوره، بستانى است كه چون ام‏ابراهيم - ماريه قبطيه - همسر رسول خدا(ص) را در آنجا درد زايمان عارض شد، دستش را به چوبى گرفته بود كه بعد از لحظاتى فرزندش «ابراهيم‏» به دنيا آمد بدين جهت مشربه ام‏ابراهيم نام گرفت اين بستان در نزديكى مدارس يهودى آن روز قرار داشت و درختان آن بستان از وادى «مهزور» آبيارى مى‏گرديد. (20) 
مشربه به اطاق مسكونى اطلاق مى‏شود، پيامبر خدا(ص) ماريه قبطيه را آنجا سكونت داده بود. (21 )

 

آيا فدك جزء موقوفات بوده يا نه؟

در باره فدك توجه به دو مطلب حائز اهميت است: اولا: فدك در 140 كيلومترى مدينه منوره واقع شده و بعضى مانند ياقوت حموى فاصله بين فدك و مدينه منوره را دو تا سه روز دانسته‏اند و فدك را غير از حيطان سبعه مى‏دانند زيرا حيطان سبعه همگى در اطراف مدينه بوده و تمليك آن‏ها توسط مخريق در سال دوم و سوم هجرت بعد از غزوه احد بوده و آنها را به رسول خدا(ص) واگذار نموده. و حدود و جايگاه آن هم معين شده همان طورى كه گذشت. 
فدك را كسى جزء صدقات و موقوفات آن حضرت ندانسته‏اند بلكه بر اساس كلام فاطمه(س) فدك ملك طلق او بوده و نيز خلفاء بنى‏اميه و بنى‏عباس هم كه در بعضى از مقاطع تاريخى به فرزندان فاطمه(س) واگذار كردند آن را ميراث آن حضرت دانستند. 
در نامه مامون عباسى به هنگام واگذارى فدك به فرزندان فاطمه(س) خطاب به فرماندار مدينه (قثم بن جعفر) نوشت: 
انه كان رسول الله(ص) اعطى ابنته فاطمة(س) فدك و تصدق عليها بها و ان ذلك كان امرا ظاهرا معروفا عند آله - عليه الصلاة و السلام - ثم لم تزل فاطمة تدعى منه بما هى اولى من صدق عليه. و انه قد راى ردها الى ورثتها و تسليمها الى محمد بن‏يحيى بن‏الحسين زيد بن‏على بن‏الحسين بن‏على ابى‏طالب [عليه السلام] و محمد بن‏عبدالله بن‏الحسين بن‏على بن‏الحسين بن‏على بن‏ابى‏طالب - رضى الله عنهم - ليقوموا بها لاهلها. (22) 
همانا رسول خدا(ص) فدك را به دخترش «فاطمه‏»(س) بخشيد و بر او روا داشت، اين مطلب در نزد اهل بيت رسول خدا(ص) روشن و آشكار است‏بعد همچنان فاطمه(س) مدعى آن بود كه فرمايش آن بانو سزاوارتر به تصديق و قبول است، پس مصلحت در اين است كه فدك به ورثه فاطمه(س) بازگردانده شود و به محمد بن‏يحيى و محمد بن‏عبدالله نوه‏هاى على بن‏الحسين[عليه‏السلام] واگذار كنيد تا آنها به اهلش برسانند.  

1- التفسير الكبير، فخر رازى، ج 32، ص 124; مجمع البيان، ج 10، ص‏549. 
2- سفينة البحار، شيخ عباس قمى، ج‏7، ص 45; بحارالانوار، ج‏29، ص‏123، ح 5. 
3- معجم معالم الحجاز، عاتق بن‏غيث‏بلادى، ج 1، ص 21. 
4- اعلام زركلى، ج 4، ص‏223. 
5- معجم معالم الحجاز، ج‏6، ص 194. 
6- عمدة الاخبار فى مدينة المختار، احمد بن‏عبدالحميد عباسى، ص 241. 
7- وفاء الوفا باخبار دار المصطفى، ج 4، ص 1130. 
- فروع كافى، ج‏7، ص 48، ح 5; بحارالانوار، ج‏43، ص‏235،ح‏1. 
9- وفاء الوفا، ج‏3، ص 990 و 825. 
10- تاريخ المدينة المنوره، ابن شبه، ج‏3، ص‏173 - 175. 
11- فروع كافى، ج‏7، ص‏47 و 48، ح 1 - 4. 
12- تاريخ المدينة المنوره، ج 1، ص 174. 
13- بحارالانوار، ج 22، ص‏299. 
14- همان. 
15- تاريخ المدينة المنوره، ج 1، ص 174; بحارالانوار، ج‏22،ص‏299. 
16- بحارالانوار، ج 22، ص 300. 
17- همان. 
18- معجم معالم الحجاز، ج 8، ص‏309. 
19- وفاءالوفا، ج 4، ص 1291. 
20- تاريخ المدينة المنورة، ج 1، ص‏173; بحارالانوار، ج 22، ص‏299; وفاءالوفا، ج 4، ص 1291. 
21- همان. 
22- معجم معالم الحجاز، عاتق بن‏غيث البلادى، ج‏7، ص‏7 -26.

احمد زمانى،ماهنامه كوثر،شماره 8