درباره ما

۱۲ شهریور ۱۳۹۹ 0
درباره ما
باید بدانیم فرصتها "زمان حال"  زندگی اند، زیرا گذشته لحظاتی هستند که از دست رفته اند و آینده لحظاتی می باشند که از" اکنون " حاصل می شوند.در روایات زیادی استفاده از زمان حال را غنیمت حساب آورده اند و گفته شده که باید از تک تک فرصت های فعلی استفاده شود ؛ چرا که فرصت ها مثل ابر گذرا هستند.
چنانکه امام حسن مجتبی (ع) می فرماید:«فرزند آدم از روزی که شکم مادر را ترک می کند و به زمین قدم می گذارد پیوسته سرگرم نابود ساختن عمر خویش است در حالی که باید از فرصت زندگی استفاده کند و برای منازلی که در پیش دارد بهره بردارد»
امام سجاد(ع) فرمود: «یک مصیبت، این است که انسان با از دست دادن مال ـ که جایگزین دارد ـ غمگین می شود ؛ ولی برای عمرش ـ که از دست می رود و قابل جبران نیست ـ نگران نمی شود. مصیبت دیگر این که هر روز که به شب می رساند، یک قوم به سوی آخرت پای می گذارد ؛ ولی نمی داند به سوی بهشت روانه است یا جهنم... اگر انسان از این امر پند بگیرد دچار سختی و مشکلی نمی شود»
انسان عاقل واندیشمند کسی است که در استفاده از ساعات ونه بلکه ثانیه های زندگی اش خساست به خرج داده وبا  الگوپذیری از تعالیم حیات بخش دین و کوشش وتلاش در این مسیر، به منظور دریافت سهم خویش «درآینده » زمان حال را دریابد.
امیر المؤمنین درخطبه102نهج البلاغه با بیانی بسیار شیوا در همین زمینه می فرماید:
  • به مانند بى رغبت هاى به دنيا، و اعراض كنندگان از آن به دنيا بنگريد، كه به خدا قسم دنيا به زودى اهل اقامت و ساكنانش را از ميان برمى دارد، و عيّاشان بى خيال را دچار حادثه و بلا مى نمايد.آنچه از دنيا از دست رفته و پشت كرده بازنمى گردد، و آينده آن هم روشن نيست چه مى شود تا به انتظارش باشند.شادى آن آميخته به اندوه است، و قدرت و قوت مردان آن رو به سستى و ضعف مى رود.پس فراوانى آنچه كه شما را خوشايند است فريبتان ندهد، زيرا آنچه از دنيا با شما خواهد بود اندك است.رحمت خداوند بر كسى كه انديشه كند و عبرت گيرد، و عبرت بگيرد و بيناى به امور شود. آنچه از دنيا موجود بوده پس از اندك زمانى كه بر آن بگذرد گويى وجود نداشته، و آنچه از آخرت وجود خواهد يافت گويى پس از اندك زمانى ابدى و هميشگى خواهد بود. آنچه به شماره آيد (ساعات عمر) پايان پذير است، و هرچه را انتظار برند آمدنى است، و هرچه آمدنى است نزديك و در حال رسيدن است.
درقسمتي از كتاب کاش حقیقت داشت__مارك لوي می خوانیم:
"تصور کن برنده یک مسابقه شدی و جایزه ات اینه که بانک هرروز صبح یک حساب برات باز می کنه و توش هشتادوشش هزاروچهارصد دلار پول می گذاره ولی دوتا شرط داره. یکی اینکه همه پول را باید تا شب خرج کنی، وگرنه هرچی اضافه بیاد ازت پس می گیرند. نمی تونی تقلب کنی و یا اضافهٔ پول را به حساب دیگه ای منتقل کنی. هرروز صبح بانک برات یک حساب جدید با همون موجودی باز می کنه. شرط بعدی اینه که بانک می تونه هروقت بخواد بدون اطلاع قبلی حسابو ببنده و بگه جایزه تموم شد. حالا بگو چه طوری عمل می کنی؟ او زمان زیادی برای پاسخ به این سوال نیاز نداشت و سریعا ..... 

«همه ما این حساب جادویی را در اختیار داریم: زمان.

این حساب با ثانیه ها پر می شه.هرروزکه از خواب بیدار میشیم هشتادوشش هزارو چهارصد ثانیه به ما جایزه میدن و شب که می خوابیم مقداری را که مصرف نکردیم نمیتونیم به روز بعد منتقل کنیم. لحظه هایی که زندگی نکردیم از دستمون رفته. دیروز ناپدید شده. هرروز صبح جادو می شه و هشتادوشش هزاروچهارصد ثانیه به ما میدن. یادت باشه که من و تو فعلا از این نعمت برخورداریم ولی بانک می تونه هروقت بخواد حسابو بدون اطلاع قبلی ببنده و ما به جای استفاده از موجودیمون نشستیم بحث و جدل می کنیم وغصه می خوریم به جای اینکه از زمانی که برامون باقی مونده لذت ببریم.»"

استفاده از لحظات

پس از شناخت ارزش" دریافت زمان حال" لازم است با دانستن راه وچاه زندگی از این فرصت طلائی برای نیل به سعادت ابدی بهره برداری شود.پروردگار مهربان برای تشخیص راه ها وچاه های زندگی و هدایت بشر، به صورت تکوین وتشریع بستری کامل فراهم نموده است. دو میراث گرانبهای فرستاده خدا، قرآن و عترت(هدایت تشریعی) به همراه قوه عقل وتفکر(هدایت تکوینی) انسان را به مسیر هدایت و صراط مستقیم رهنمون است که ثمره اش سعادت جاودانه می باشد.
در استفاده از سرمایه گرانبهای عمر، هدف اصلی تبدیل زندگی به بندگی است، از مرحوم آیت الله بهجت نقل شده که می فرمود: ما آمده ایم با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم، نه با هر قیمتی زندگی کنیم.
کسب این قدر و قیمت با غنیمت شمردن لحظات گذرای زندگی میسر خواهد بود، از طریق شناخت وتدبر جهان پیرامون و عالم درون خود یاد وذکرخدا و خودسازی وتقواو... به این مقصود نائل می گردیم.
با تفکر وتدبر در عالم هستی و شناخت هدف آفرینش انسان و جهان، واینکه فرصت محدود زندگی دنیوی، ابزاری است برای رسیدن به یک زندگی ابدی، چون صیادی زبردست در صدد شکار لحظه لحظه عمر خواهیم بود. با دانستن نقاط قوت وجود خویش و تقویت آن و همچنین با شناخت نقاط ضعف خود وبرطرف نمودن آن می توانیم اولین گام مؤثر در استفاده از لحظات عمر خود را داشته باشیم.بهره گیری از استعدادهای خدادادی مانند قوه تفکر،تعقل، اراده وتصمیم گیری...به ما کمک می کند در میدان مسابقه زندگی سبقت گیرنده بسوی کارهای خیرباشیم ،بجای آرزوهای دست نیافتنی به فکر عمل بوده و از گذشت ساعت های عمر خود غافل نباشیم.
یاد مرگ،  حسابرسی از اعمال، قبل از مرگ وتوبه از دیگر راهکارهای عملی است که توجه به آنها،  موجب می شود از گذشت لحظه های عمر غافل نمانیم.مرحوم علامه آیت الله طباطبائی در پاسخ به شخصی که از ایشان راههای عملی رسیدن به سعادت را در خواست نموده بود در نامه ای چنین می نگارد:
«برای موفق شدن و رسیدن به منظوری که در خواست نموده بودید لازم است همتی برآورده، توبه ای نموده، به مراقبه و محاسبه پردازید. به این نحو که هر روز که طرف صبح از خواب بیدار می شوید قصد جدی کنید که در هر عملی که پیش آید رضای خدا - عز اسمه - را مراعات خواهم کرد. آن وقت در سر هر کاری که می خواهید انجام دهید نفع آخرت را منظور خواهید داشت، به طوری که اگر نفع اخروی نداشته باشد انجام نخواهید داد، هر چه باشد. همین حال را تا شب، وقت خواب ادامه خواهید داد و وقت خواب، چهار پنج دقیقه ای در کارهایی که روز انجام داده اید فکر کرده، یکی یکی از نظر خواهید گذرانید. هر کدام مطابق رضای خدا انجام یافته شکری بکنید. و هر کدام تخلف شده استغفاری بکنید. این رویه را هر روز ادامه دهید. این روش اگر چه در بادی حال سخت و در ذائقه نفس تلخ می باشد ولی کلید نجات و رستگاری است... یک چشم زدن غافل از آن ماه مباشید شاید که نگاهی کند آگاه نباشید»
در پایان نامه علامه در خواست کننده را توصیه به میانه روی در خواب و خوراک، سخن گفتن و معاشرت با مردم به مقدار لازم و اغتنام فرصت نموده واشاره به این حدیث زیبا از رسول گرامی اسلام(ص) می کنند:
«إِنَّ لرَبِّکُمْ فی اَیّامِ دَهْرِکُم نَفَحاتٍ اَلا فَتَعرَّضوا لَها؛ در ایام زندگی شما لحظاتی فرا می رسد که در معرض نسیم حیات بخش الهی قرار می گیرید و فرصت مناسبی به دست می آورید پس خود را در معرض آن قرار دهید.

شرط قبولی و ماندگاری اعمال:

چه بسیارند اعمالی که انسان برای تحقق آن، دچار رنج و زحمت فراوانی می شود اما به دلیل وجود یکسری آفات، اثر نیک آن اعمال تباه گشته ودر قیامت، آن روزی که انسان چشم به راه دریافت پاداش آن اعمال است، هیچ اثری ازآن مشاهده نمی کند.
بزرگترین آفت اعمال نیک انسان، پیروی از هوای نفس است که موجب آلوده شدن نیات به ریا، سمعه، خودبینی وسایر رذائل اخلاقی می گردد.وقتی هدف از انجام کاری، کسب خشنودی مردم ورسیدن به مقام وشهرت باشد ویا به منظور تجلیل وستایش دیگران انجام گیرد، بدیهی است که در صحنه قیامت هرکدام از این نیت ها، آتشی می شود به خرمن اعمال، که موجب سوزاندن ونابودی آنها می گردد.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله  فرموده است: «نخستین افرادی که در روز قیامت از آن ها پرسش می شود، سه کس اند: مردی است که خداوند به او دانشی عطا کرده است، به وی می فرماید: در آن چه دانستی چه کردی؟ می گوید: پروردگارا! در ساعات شبانه روز به آن قیام کردم، خداوند می فرماید: دروغ گفتی و فرشتگان هم می گویند: دروغ گفتی، بلکه خواستی بگویند فلانی عالم است. آگاه باش که آن را گفته اند. دیگر مردی است که خداوند مالی به او داده است، حق تعالی به او می گوید: من به تو نعمت دادم تو چه کردی؟ می گوید: پروردگارا! من در ساعات شب و روز صدقه دادم، خداوند می فرماید: دروغ گفتی، و فرشتگان هم می گویند: دروغ گفتی و خواستی گفته شود: فلانی جواد و بخشنده است. آگاه باش که آن را گفته اند. دیگر مردی است که در راه خدا کشته شده است خداوند به او می گوید: چه کرده ای؟ می گوید: به جهاد امر کردی و من در راه تو پیکار کردم تا کشته شوم، خداوند می فرماید: دروغ گفتی، و فرشتگان نیز می گویند: دروغ گفتی بلکه خواستی بگویند، فلانی شجاع است، آگاه باش که آن را گفته اند.
همچنین پیامبر صلی الله علیه و آله به «معاذ بن جبل» فرمود: «عمل را خالص کن، اندک آن تو را بس است»
با در نظر گرفتن ارزش لحظات برگشت ناپذیر زندگی و اینکه تنها مؤثر وجود در عالم، خداوند بی نیاز از همه موجودات است  سعی کنیم ارزش هر لحظه از عمر را با انجام کارهای نیک وپایدار همراه با نیت پاک وخالص،معنادار ساخته ودر صدد  انجام پرسودترین معامله با یگانه خریدار سرای آخرت باشیم.