انفاق اقتصادی در قرآن کریم
۲۴ تیر ۱۳۹۹ 0كلمۀ انفاق
براى كلمه «نفق» و «أنفق» در لغت چند معنى ذكر شده است كه مىتوان گفت جامع و قدر مشترك همه آن معانى، صرف كردن و مستهلك نمودن مال است. ابن منظور مىگويد:
نَفَقَ مَالُهُ وَ دِرهَمُهُ وَ طَعامُهُ نَفَقاً وَ نَفاقاً وَ نَفَقَ، نَقَصَ وَ قَلَّ، وَ قِيلَ فَنِىَ وَ ذَهَب (يعنى مال او، يا درهم يا طعامش ناقص و اندك شد. برخى گفتهاند يعنى: نابود شد و از ميان رفت.)
پس ماده نفق به معناى كم شدن و از ميان رفتن است.
اگر چه با ملاحظه ساير منابع فقهى روشن مىشود كه از كلمه «انفاق» نابود ساختن و از بين بردن مال به طور مطلق منظور نيست، آيات انفاق، نظرى به عدم تراكم ثروت نيز دارد، زيرا مىگويد: از ثروت خود كم كنيد، مالتان را تقليل دهيد و به نفع جامعه، كه راه خدا است، انفاق كنيد و به مصرف برسانيد و بعيد نيست در حدود 73 موردى كه در قرآن مجيد اين كلمه «انفاق» تكرار شده است براى همين منظور بوده است.
مسألۀ لزوم و محبوبيّت انفاق در قرآن به اندازهاى فراوان است و به تأكيد وارد شده است كه جايى براى ترديد در اهميّت اين مسأله حياتى باقى نمىگذارد. ما بعضى از اين آيات را به عنوان نمونه متذكر مىشويم:
- سوره بقره آیه 3
الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلٰاةَ وَ مِمّٰا رَزَقْنٰاهُمْ يُنْفِقُونَ
آنان كه به غيب ايمان مىآورند، و نماز را بر پا مىدارند، و از آنچه به ايشان روزى دادهايم انفاق مىكنند - سوره بقره آیه 254
يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمّٰا رَزَقْنٰاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لٰا بَيْعٌ فِيهِ وَ لٰا خُلَّةٌ وَ لٰا شَفٰاعَةٌ وَ الْكٰافِرُونَ هُمُ الظّٰالِمُونَ
ای اهل ایمان، از آنچه روزی شما کردیم انفاق کنید پیش از آنکه بیاید روزی که نه کسی (برای آسایش خود) چیزی تواند خرید و نه دوستی و شفاعتی به کار آید، و کافران (دریابند که) خود ستمکار بودهاند. - سوره بقره:آیه 272
... وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَلِأَنْفُسِكُمْ ۚ وَمَا تُنْفِقُونَ إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ ۚ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ
...و هر مالى كه انفاق كنيد، به سود خود شماست، و[لى] جز براى طلب خشنودى خدا انفاق مكنيد، و هر مالى را كه انفاق كنيد [پاداش آن] به طور كامل به شما داده خواهد شد و ستمى بر شما نخواهد رفت. - سوره نساءُآیه 39
وَمَاذَا عَلَيْهِمْ لَوْ آمَنُوا بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقَهُمُ اللَّهُ ۚ وَكَانَ اللَّهُ بِهِمْ عَلِيمًا
چه زیانی به آنها میرسید اگر به خدا و روز قیامت ایمان آورده و از بهرهای که خدا به آنان داده چیزی انفاق میکردند؟! و خدا به (احوال و نیّات) آنان دانا است. - سوره انفال آیه 60
وَ مٰا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللّٰهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ
هر چه كه در راه خدا انفاق كنيد به خود شما خواهد رسيد. - سوره توبه، آيه 41
وَ جٰاهِدُوا بِأَمْوٰالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّٰهِ
(در راه خدا هم با اموال و هم با جانهايتان مجاهده كنيد.) - سوره توبه، آيه 111
إِنَّ اللّٰهَ اشْتَرىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوٰالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ
خداوند جانها و اموال مردم با ايمان را در مقابل بهشت خريده است.
بيانات گوناگون در لزوم پرداخت مال به نيازمندان
آن چه آورده شد، نمونهاى است از آياتى كه با بيانات گوناگون و صور مختلف، انفاق به مستمندان را لازم مىشمارد و به بخشيدن مقدارى از مال به بينوايان و مستمندان جامعه فرمان مىدهد. اين آيات، در بيان لزوم انفاق، تقريبا به چهار دسته تقسيم مىشوند:
- آياتى چند، مفيد اين معنى است كه لازمۀ ايمان به خدا و تقوى، پرداخت
مقدارى از مال به نيازمندان است كه اگر شخصى به حقيقت گرويده و مؤمن به آيين اسلام و پاىبند اصول تقوى باشد، بايد انفاق كند (ببخشد)، به بينوايان و مستمندان رسيدگى كند و آنان را در مال خود سهيم بداند. (رجوع شود به آيۀ 3 از سوره بقره و آيۀ 3 از سوره انفال).
- آياتى كه مىگويد: پيش از تباه شدن زندگى و از دست رفتن نيروى كار و چارهجويى، و در گرما گرم زندگى و نيازمندى نيازمندان و در طول مدت زندگى در اين جهان بايد انفاق كرد و مستمندان را نوا داد. (رجوع شود به سوره بقره، آيه 254، و سوره ابراهيم، آيه 31).
- آياتى كه مىگويد: مجاهده در راه خدا هم با جان است و هم با مال. و بايد هر دو توأم باشد. يا اين كه مجاهده مالى مانند مجاهده جانى در اساس ايمان منظور شده است.(رجوع شود به سوره توبه، آيه 41).
- آياتى كه تصريح مىكند: خداوند خود خريدار جان و مال مردم با ايمان است. و به عبارت ديگر، خداوند در برابر بهشت، هم جان را قرار داده است و هم مال و انفاق را و همان طور كه مؤمن نبايد از جان خويش در راه خدا مضايقه كند، از مال خود نيز در راه خدا و انفاق به توده ناتوان، نبايد دريغ داشته باشد. (رجوع شود به سوره توبه، آيه 111).
سوالات پیرامون انفاق :رابطه میان انفاق و نابودی
آية 195 سورة بقره ميفرمايد: "انفاق كنيد و خويشتن را با دستان خويش به ورطة نابودي ميندازيد و نيكويي را پيشه كنيد، چرا كه خداوند متعال نيكو پيشگان را دوست ميدارد" چه مناسبتي ميان انفاق و لا تلقوا هست؟ مگر كسي با انفاق خود را به ورطة نابودي مياندازد؟
آية 195 سورة بقره ميفرمايد: "انفاق كنيد و خويشتن را با دستان خويش به ورطة نابودي ميندازيد و نيكويي را پيشه كنيد، چرا كه خداوند متعال نيكو پيشگان را دوست ميدارد" چه مناسبتي ميان انفاق و لا تلقوا هست؟ مگر كسي با انفاق خود را به ورطة نابودي مياندازد؟
ريشه كن كردن فقر در سطح جهانى
با توجه به منابع معتبر اسلامى حفظ نفوس محترمه واجب است، لذا زكات را نه تنها براى ريشه كن كردن فقر از جوامع اسلامى بايد پرداخت كرد، بلكه با نظر به عمومات و اطلاقات آيات و احاديث انفاق، و اصل ضرورى مزبور (حفظ نفوس محترمه) تا آنجا كه ممكن است، بايد فقر از روى زمين ريشه كن گردد. چنانكه در تاريخ اسلام نيز اين امر واقع شده است. و عمر بن عبد العزيز، در دوران حكومت خود، همين كار را كرد و هيچ يك از فقهاى اسلام به او اعتراض نكردهاند.
يحيى بن سعيد مىگويد:
(عمر بن عبد العزيز مرا مأمور وصول ماليات آفريقا كرد. من ماليات آنجا را وصول كردم و به جستجوى مستمندان برخاستم ليكن يك تن بينوا نيافتم و كسى را پيدا نكردم كه از من چيزى به پذيرد، چرا؟ چون عمر بن عبد العزيز، بنا به نقل مالك بن انس و پيروان او همه مردم را بىنياز كرده بود، از اين رو با آن اموال، بردگانى خريده آزاد كردم و ولاء آنها را براى مسلمانان قرار دادم.)
معناى ولاء، چنانكه از آيه5 سوره احزاب مشحص می شود:
- آیه 5 سوره احزاب
ادْعُوهُمْ لِآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ ۚ فَإِنْ لَمْ تَعْلَمُوا آبَاءَهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَمَوَالِيكُمْ
آنان را به [نام] پدرانشان بخوانيد، كه اين نزد خدا عادلانهتر است، و اگر پدرانشان را نمىشناسيد پس برادران دينى و موالى شمايند
استفاده شده و منابع ديگر بيان كرده اين است كه بردگانى كه با سه شرط آزاد مىشدند، ولاء آنها بر آزاد كنندگان بوده است، اين سه شرط عبارتند از:
- آزاد كننده فقط به قصد قربت يعنى براى خدا بندهاى را آزاد كند. (تبرّع)
- در موقع آزاد كردن شخص، آزاد كننده تعهدى در بارۀ عدم قبول جبران حوادث مضرّه و رويدادهاى جنايى و غير ذلك براى آزاد شده انجام نداده باشد،بدين معنى كه شرط نكند من ترا آزاد مىكنم و هيچ گونه ضمانتى را براى جبران حوادث خسارت بار و رويدادهاى جنايى تو متحمل نخواهم گشت.
- شخص آزاد شده وارث ديگرى نداشته باشد.
با تحقيق اين سه شرط ولاء براى آزاد كننده ثابت مىشود يعنى از آزاد شده ارث مىبرد. ملاحظه مىشود كه اين گونه آزاد كردن از سرگردانى بردههاى آزاد شده در اجتماع كاملا جلوگيرى مىكرد و آنها را حقيقتا به عنوان عضو اجتماع تثبيت مىنمود.
اگر چه اين مطلب كه ما از عموم آيات استفاده كرديم و با اين نقل تاريخى تأييد نموديم، در سوره ممتحنه با صراحت كامل و به طور عموم در بارۀ مسألۀ مورد بحث ما بيان شده است:
پس بر طبق تصريح اين آيه نيز مىبينيم كه كمك و انفاق در حق همه مردم و همه جوامع مطلوب و منظور بوده، و به ريشه كن كردن فقر در سطح جهانى توجه داده شده است.نمونهاى از آياتى كه علت و نتيجه پرداختهاى مالى را بيان مىكند:
- آیاتی که تشویقگر حضور در عرصه های مالی هستند
- سورۀ ممتحنه، آيه 8
لا يَنْهٰاكُمُ اللّٰهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقٰاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيٰارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ
خداوند شما را از دادگرى و نيكو كارى در بارۀ كسانى كه با شما سر جنگ ندارند و شما را از وطن خود بيرون نمىكنند جلوگيرى نمىكند.) - سورۀ بقره، آيه 110
وَ أَقِيمُوا الصَّلٰاةَ وَ آتُوا الزَّكٰاةَ وَ مٰا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللّٰهِ
(نماز را بپا داريد و زكات را بپردازيد آن چه را از پيش، براى خويش، بفرستيد نزد خدا باز خواهيد يافت.) - سوره بقره:آیه 272
... وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَلِأَنْفُسِكُمْ ۚ وَمَا تُنْفِقُونَ إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ ۚ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ
...و هر مالى كه انفاق كنيد، به سود خود شماست، و[لى] جز براى طلب خشنودى خدا انفاق مكنيد، و هر مالى را كه انفاق كنيد [پاداش آن] به طور كامل به شما داده خواهد شد و ستمى بر شما نخواهد رفت. - سورۀ بقره، آيه 195
وَ أَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللّٰهِ وَ لٰا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ
(در راه خدا بخشش و انفاق كنيد و خود را به هلاكت ميفكنيد.) - سورۀ بقره، آيه 261
مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوٰالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللّٰهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنٰابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللّٰهُ يُضٰاعِفُ لِمَنْ يَشٰاءُ وَ اللّٰهُ وٰاسِعٌ عَلِيمٌ
(مثل آنان كه ثروت خود را در راه خدا مىدهند مانند دانهاى است كه هفت خوشه مىروياند كه باز در هر خوشه، صد دانه است. خدا براى آنان كه بخواهد چندين برابر عنايت مىكند. خداوند وسعت بخش و دانا است.) - سورۀ بقره، آيه 262
الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوٰالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللّٰهِ ثُمَّ لٰا يُتْبِعُونَ مٰا أَنْفَقُوا مَنًّا وَ لٰا أَذىً لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ
آنان كه در راه خدا انفاق مىكنند و پس از انفاق، منتى بر كسى نمىنهند و آزارى نمىرسانند، اينان پاداششان نزد خداوند است.)
(در راه خدا هم با اموال و هم با جانهايتان مجاهده كنيد.) - سورۀ توبه، آيه 34
وَ الَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لٰا يُنْفِقُونَهٰا فِي سَبِيلِ اللّٰهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذٰابٍ أَلِيمٍ. يَوْمَ يُحْمىٰ عَلَيْهٰا فِي نٰارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوىٰ بِهٰا جِبٰاهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هٰذٰا مٰا كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا مٰا كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ
(آنان كه طلا و نقره را اندوخته مىكنند و در راه خدا انفاق نمىكنند، به عذابى دردناكشان خبر ده. روزى كه همان طلا و نقره را در آتش جهنم سرخ كنند و با همانها پيشانى و پهلو و پشتشان را داغ نمايند و بگويند اين همان است كه براى خود اندوخته مىكرديد، اكنون عذاب اندوختههاى خويش را بچشيد.) - سوره حشر، آيه 7
مٰا أَفٰاءَ اللّٰهُ عَلىٰ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرىٰ فَلِلّٰهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبىٰ وَ الْيَتٰامىٰ وَ الْمَسٰاكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لٰا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيٰاءِ مِنْكُمْ
(آن چه خداوند از مردم شهرها به پيامبر بهره رسانده است، مال خدا است كه به پيامبر و خويشاوندان و يتيمان و بينوايان و در راه ماندگان تعلق دارد تا مبادا آن مال، دستخوش گردش در دست توانگرانتان واقع شود.) - سوره تغابن، آيه 16
فَاتَّقُوا اللّٰهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ اسْمَعُوا وَ أَطِيعُوا وَ أَنْفِقُوا خَيْراً لِأَنْفُسِكُمْ
(تا مىتوانيد در پيشگاه خدا تقوى داشته باشيد، فرمان خدا را بشنويد و اطاعت كنيد، و براى خير و نيكى به خودتان انفاق كنيد.) - سوره همزه، آيه 1 تا 9
وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ. الَّذِي جَمَعَ مٰالًا وَ عَدَّدَهُ. يَحْسَبُ أَنَّ مٰالَهُ أَخْلَدَهُ .. (واى بر نكوهشگر عيبجوى، كه مال مىاندوزد و مىشمارد «شمارهاش را نگاه مىدارد». گمان مىكند آن مال او را جاودان نگاه خواهد داشت. نه چنين است. او در حطمه انداخته شد. تو چه مىدانى كه حطمه چيست. حطمه همان آتش افروخته خدايى است. آتشى كه تا درون دل را مىسوزاند. چون آنان را در اين آتش افكنند در به رويشان بسته خواهد بود، در ميان ستونهايى دراز. «كه كنايه از صعود زبانههاى آتش روحانى و جسمانى است.»)
- سورۀ ممتحنه، آيه 8
تبريزى، جعفرى، محمد تقى،رسائل فقهى (علامه جعفرى)، ص: 51