زکات در آیه 18 سوره توبه
۱۳ مرداد ۱۳۹۹ 0- سوره توبه آیه 18إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسجِدَ اللَّهِ مَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الاَخِرِ وَ أَقَامَ الصلَوةَ وَ ءَاتى الزَّكوةَ وَ لَمْ يخْش إِلا اللَّهَ فَعَسى أُولَئك أَن يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ
مساجد خدا را تنها كسانى بايد آباد كنند كه به خدا و روز قيامت ايمان دارند و نمازرا به پا داشته و زكات مىپردازند و جز از خدا نمىترسند. اميد است كه آنان ازرهيافتگان باشند.
پرداخت زکات نشانه ایمان به خدا و روز قیامت است.همان طور که یکی از نشانه های مردان الهی انجام نماز و ادای زکات است:
رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَرَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِالصَّلَوةِ وَ إِيتَآءِ الزَّكَوةِ يَخَافُونَ يَوْماً تَتَقَلَّبُ فِيهِالْقُلُوبُ وَالْأَبْصَرُ(37/نور) مردانى كه هيچ تجارت و معاملهاى آنان را از ياد خدا و برپاداشتن نماز و پرداختزكات، سرگرم و مشغول نمىكند، از روزى كه در آن، دلها و چشمها دگرگون مىشودبيمناكند.
آیه 18 سوره توبه نیز به این مطلب اشاره دارد:
إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسجِدَ اللَّهِ مَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الاَخِرِ وَ أَقَامَ الصلَوةَ وَ ءَاتى الزَّكوةَ وَ لَمْ يخْش إِلا اللَّهَ فَعَسى أُولَئك أَن يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ(18/توبه)
مساجد خدا را تنها كسانى بايد آباد كنند كه به خدا و روز قيامت ايمان دارند و نمازرا به پا داشته و زكات مىپردازند و جز از خدا نمىترسند. اميد است كه آنان ازرهيافتگان باشند.
در قرآن 32 بار از زكات ياد شده كه 28 بار آن در كنار نماز بيان شده است.در این آیه زکات علاوه برآنکه در کنار نماز آمده، از شرایط ایمان به خدا ومعاد نیز می باشد. ویکی از شرایط کسانی که می توانند مساجد را آباد کنند.
تفسیر:
در آيه قبل تصريح مىكند : مشركان حق ندارند مساجد خدا را آباد كنند ، با اينكه صريحا به كفر خود گواهى مىدهند (ما كان للمشركين ان يعمروا مساجد الله شاهدين على انفسهم بالكفر) . گواهى آنها بر كفر خودشان هم از لابلاى سخنانشان آشكار است ، و هم از لابلاى اعمالشان و حتى طرز عبادت و مراسم حجشان نيز گواه اين موضوع است. سپس به دليل و فلسفه اين حكم اشاره كرده مىگويد : اينها به خاطر نداشتن ايمان ، اعمالشان نابود مىشود و بر باد مىرود ، و در پيشگاه خدا كمترين وزن و قيمتى ندارد ( اولئك حبطت اعمالهم) . و به همين دليل آنها جاودانه در آتش دوزخ باقى مىمانند ( و فى النار هم خالدون) .
با اين حال نه كوششهايشان براى عمران و آبادى مسجد الحرام يا مانندآن ارزشى دارد ، و نه انبوه اجتماعشان در اطراف خانه كعبه . خداوند پاك و منزه است ، و خانه او نيز بايد پاك و پاكيزه باشد و دستهاى آلودگان از خانه خدا و مساجد بايد به كلى قطع گردد . در آيه18 براى تكميل اين سخن شرايط آباد كنندگان مساجد و كانونهاى پرستش و عبادت را ذكر مىكند ، و براى آنها پنج شرط مهم بيان مىدارد و مىگويد : تنها كسانى مساجد خدا را آباد مىسازند كه ايمان به خدا و روز رستاخيز دارند ( انما يعمر مساجد الله من آمن بالله و اليوم الاخر ) اين اشاره به شرط اول و دوم است ، كه جنبه اعتقادى و زير بنائى دارد و تا آن نباشد هيچ عمل پاك و شايسته و خالصى از انسان سر نمىزند ، بلكه اگر ظاهرا هم شايسته باشد ، در باطن آلوده به انواع غرضهاى ناپاك خواهد بود . بعد به شرطهاى سوم و چهارم اشاره كرده ، و مىگويد : و نماز را بر پا دارد و زكات را بدهد ( و اقام الصلوة و آتى الزكوة ) . يعنى ايمانش به خدا و روز رستاخيز تنها در مرحله ادعا نباشد ، بلكه با اعمال پاكش آن را تاييد كند ، هم پيوندش با خدا محكم باشد و نماز را به درستى انجام دهد ، و هم پيوندش با خلق خدا ، و زكوة را بپردازد . سرانجام به آخرين شرط اشاره كرده ، و مىگويد و جز از خدا نترسد . (و لم يخش الا الله) . قلبش مملو از عشق به خدا است و تنها احساس مسئوليت در برابر فرمان او مىكند ، بندگان ضعيف را كوچكتر از آن مىشمرد كه بتوانند در سرنوشت او و جامعه او و آينده او و پيروزى و پيشرفت او و بالاخره در آبادى كانون عبادت او ، تاثيرى داشته باشند . و در پايان اضافه مىكند اين گروه كه داراى چنين صفاتى هستند ممكن است هدايت شوند و به هدف خود برسند و در عمران و آبادى مساجد خدا بكوشند و از نتايج بزرگ آن بهرهمند شوند ( فعسى اولئك ان يكونوا من المهتدين) .
علامه طباطبائی در تفسیرآین آیه می فرماید:(ترجمة الميزان ج : 9ص :269 )
اگر جواز تعمير مساجد و داشتن حق آن را مشروط كرده به داشتن ايمان ، به خدا و به روز جزا ، و بهمين جهت آن را از كفار كه فاقد چنين ايماني هستند نفي كرده ، و خلاصه اگر در اين شرط تنها اكتفا به ايمان به خدا نكرده و ايمان به روز جزا را هم علاوه كرده براي اين است كه مشركين خدا را قبول داشتند ، و تفاوتشان با مؤمنين صرفنظر از شرك اين بود كه به روز جزا ايمان نداشتند ، لذا حق تعمير مساجد و جواز آن را منحصر كرد به كساني كه دين آسماني را پذيرفته باشند . به اين هم اكتفا نكرد ، بلكه مساله نماز خواندن و زكات دادن و نترسيدن جز از خدا را هم اضافه كرد ، و فرمود : و اقام الصلوة و آتي الزكوة و لم يخش الا الله براي اينكه مقام آيه مقام بيان و معرفي كساني است كه بر خلاف كفار از عملشان منتفع ميشوند ، و معلوم است كسي كه تارك فروع دين آنهم نماز و زكات كه دو ركن از اركان دينند بوده باشد او نيز به آيات خدا كافر است ، و صرف ايمان به خدا و روز جزا فايدهاي بحالش ندارد ، هر چند در صورتي كه به زبان منكر آنها نباشد در زمره مسلمانان محسوب ميشود ، و وقتي كافر است كه بزبان انكار كند . و اگر از ميان فروع دين تنها نماز و زكات را اسم برد ، براي اين است كه نماز و زكات از آن اركاني است كه به هيچ وجه و در هيچ حالي از احوال تركش جايز نيست .
و از اين اقتضاي مقامي كه گفتيم برميآيد كه منظور از جمله و لم يخش الا الله خشيت ديني است كه همان عبادت است ، نه خشيت و ترس طبيعي و غريزي ، چه اين نوع ترس را همه دارند ، مگر اولياي مقربين مانند انبياء كه قرآن در باره شان فرموده : الذين يبلغون رسالات الله و يخشونه و لا يخشون احدا الا الله . و وجه اينكه از عبادت ، كنايه آورد به خشيت خدا ، اين است كه از ميان علل و موجبات معبود گرفتن ، دو چيز از همه معروفتر است ، يكي ترس از غضب معبود و ديگري اميد به رحمتش ، و اميد به رحمت هم برگشتش باز به ترس از انقطاع آن است ، كه آن نيز سخط معبود است ، پس كسي كه خدا و يا بتي را ميپرستد يا ترس از غضب او را به پرستش وادار كرده ، و يا ترس از زوال نعمت و رحمت .
کتاب ره توشه عالمین زکات،مهدی اسماعیل پور دره