مسجد سید اصفهان و موقوفات آن

۲۷ مرداد ۱۳۹۹ 0
مسجد سید اصفهان و موقوفات آن

مقدمه

مسجد سيد اصفهان از بناهاي تاريخي دوره قاجار است. اين مسجد در اواسط قرن سيزدهم هجري و در زميني به مساحت 8075 مترمربع (1) در محله بيدآباد اصفهان بنا شده و داراي دو شبستان بزرگ، گنبد، دو چهلستون، دو مهتابي و سه ايوان و گلدسته به عنوان مسجد و نيز مدرس و بيش از 45 حجره در طبقه فوقاني به منظور سکونت طلاب است.

دو در در جنوب شرقي و جنوب غربي و دو در واقع در سمت شمال مسجد، محلهاي اطراف را از طريق مسجد به يکديگر متصل مي‏کنند. مسجد سيد به همت والاي مرحوم حاج سيد محمدباقر شفتي رشتي معروف به «حجت‏الاسلام» مطلق و «سيد حجت‏الاسلام» در بين سالهاي 1240 تا 1245هـ.ق بنا گرديد. (2)

سيد حجت‏ الاسلام

سيد حجت‏الاسلام در سال 1175هـ.ق در چرزه، از قراي طارم عليا در 60 کيلومتري شفت رشت، چشم به جهان گشود و پس از آموختن مقدمات به عتبات مهاجرت کرد و پس از کسب فيض از محضر علماي عراق در سال 1205هـ.ق ـ سال فوت استادش مرحوم وحيد بهبهاني ـ به ايران بازگشت و پس از درک محضر مرحوم ميرزاي قمي، در سال 1216هـ.ق در اصفهان ساکن گرديد و تا آخر عمر در اين شهر اقامت داشت و بالاخره در سوم ربيع‏الثاني 1260هـ.ق به بيماري استسقاء در اصفهان وفات يافت و در حاشيه مسجد در مقبره خويش مدفون گرديد. (3)
سيد حجت‏الاسلام علاوه بر داشتن مقام علمي و عظمت معنوي که حاصل آن تربيت شاگردان بسيار و تأليفـاتي بالغ بر 60 عنوان کتاب و رساله است (4)، در جهات اجتماعي و قضائي و احساس مسؤوليت ويژه نسبت به اجراي احکام اسلامي و حدود الهي از ديگران ممتاز بود، به گونه‏اي که اقدامات او در اين زمينه زبانزد خاص و عام است. ثروت و مکنت دنيوي سيد نيز از ويژگيهاي بارز اوست که منشأ خدمات بسيار و از جمله بناي عظيم او که اکنون «مسجد سيد» ناميده مي‏شود گرديده است.
نويسندگان به مناسبت، از عظمت مرحوم سيد و مسجد او با عبارات گوناگون ياد کرده‏اند: صاحب روضات‏الجنات مي‏نويسد: «... تنها مسجد اعظم او که در اصفهان بنيان شد شاهد علوّ مقام و دليل بر رفعت بنيان اوست، بلکه مسجد مزبور آيتي از آيات ملک و نشاني از نشانه‏هاي سلطنت معنوي اوست». (5)
مرحوم انصاري در تاريخ اصفهان مي‏نويسد: «بناي جامع بيدآباد بر علوّ همتش فرياد مي‏زند، زيرا مساجد بزرگ را شاهان متعدد ساخته‏اند و اين مسجد را آن پادشاه علما به تنهايي کفالت فرمود». (6)
باري اساس ساختمان مسجد و بناي آن تا سال وفات مرحوم سيد ـ 1260هـ.ق ـ به اتمام رسيده و پس از آن تکميل بنا و تزئينات مسجد و بويژه تنظيم وقفنامه که بحث پيرامون آن، هدف اصلي اين مقاله است، به کوشش مرحوم حاج سيد اسداللّه‏ فرزند مرحوم سيد انجام پذيرفته است. (7)

حاج سيد اسدالله‏

پس از فوت مرحوم سيد، در بين 7 يا 10 پسر ايشان که همگي اهل علم و فضل بوده‏اند، مرحوم حاج سيد اسداللّه‏ در کسب علوم ديني و مقبوليت عامه و زهد و تقوا از ديگر اقران خود گوي سبقت ربود، تا آنجا که معرفت به «سيد ثاني» و «حجت‏الاسلام ثاني» گرديد و حتي از پدر در برخي خصوصيات ارجح دانسته شده است. (8) حاج سيد اسداللّه‏ در 1227هـ.ق در اصفهان متولد شد و پس از فراگيري مقدمات به نجف اشرف عزيمت کرد و پس از کسب علوم و معارف در سال 1260هـ.ق به امر پدر به اصفهان مراجعت نمود. از اساتيد و مشايخ اجازات ايشان مي‏توان پدرش مرحوم سيد حجت‏الاسلام، شيخ انصاري و شيخ محمدحسن صاحب جواهرالکلام را نام برد. زهد و تقوا و کرامات و تشرّفات ايشان به محضر حضرت بقية‏اللّه‏ الاعظم(عج) معروف و در کتب مسطور است. (9) تأليفات ايشان بجز رسائل مختصر فقهي به بيش از 27 عنوان مي‏رسد. (10) از اقدامات حاج سيداسداللّه‏، جاري ساختن آب فرات در نجف اشرف و بناي غسّالخانه در آن و تعمير مسجد سهله را مي‏توان نام برد. (11)
بديهي است با چنين ويژگيهاي علمي و عملي، مرحوم حاج سيداسداللّه‏ نزد همگان و حتي برادران خود از منزلتي والا برخوردار بوده و بر اين اساس اقدامات ناتمام مرحوم سيد به دست ايشان اتمام پذيرفته است. از جمله اين اقدامات تکميل بناي مسجد سيد و تنظيم وقفنامه آن است.
چون علي‏رغم برخي تحقيقات و تأليفات در اطراف شخصيت سيد حجت‏الاسلام و مسجد سيد، تاکنون از وقفنامه مسجد ذکري به ميان نيامده و متن آن در هيچ يک از تحقيقات و تأليفات مذکور درج نگرديده است، در اين مقال به بررسي متن وقفنامه و بازخواني آن مي‏پـردازيم. در ايـن بررسـي با نوعـي جديد از وقف مسجد و دقت نظر واقف آشنا مي‏شويم. قسمتهايي از مسجد از قبيل صحن مسجد و نيز سقف شبستانها که سطح حجره‏ها را تشکيل مي‏دهد، به عنوان عبور و مرور بر مسجد وقف شده و حکم مسجد را ندارد، حوض مسجد و نحوه استفاده از برخي مواضع ديگر و اولويت انجـام دادن برخي امـور در قسمتهايي خاص از مسجد نيز در اين وقفنامه مورد تصريح قرارگرفته و وسعت ديد واقف و جواز استفاده‏هاي مختلف از يک قسمت را نشان مي‏دهد.

ويژگيهاي وقفنامه

از اصل وقفنامه نسخه‏اي در دست نيست؛ آنچه موجود است سه رونوشت از اصل نسخه وقفنامه است که به سه خط مختلف و در اندازه‏هاي گوناگون نگارش يافته و تصاوير هر سه در آرشيو اداره اوقاف اصفهان موجود است و از نظر متن کاملاً با يکديگر مطابقت دارد. فقط اصل يکي از سه رونوشت به نظر نگارنده رسيده و در اين مقاله به عنوان متن قرار گرفته است. اين نسخه نزد نواده مرحوم سيد، حجت‏الاسلام حاج سيدمهدي شفتي امام جماعت راتب مسجد سيد موجود است. اين نسخه داراي جلد چرمي شامل هيجده برگ و در 35 صفحه 10 سطري به قطع 15ضربدر20 سانتيمتر است که به خط نسخ حسين طباطبائي در صفر 1290هـ.ق تنظيم شده و در ابتدا و انتها با اشعاري در مدح مرحوم سيد زينت يافته است.
مطابق اين وقفنامه، وقف مسجد در طول 11 سال در چهار مرحله انجام گرفته است:
اول: يوم سه‏شنبه هشتم رمضان 1262هـ.ق در مدرس مسجد؛
دوم: شب چهارشنبه سيم ربيع‏المولود 1264هـ.ق؛
سوم: شب دوشنبه هيجدهم رمضان‏المبارک 1271هـ.ق؛
از ويژگيهاي اين وقفنامه، نگارش آن در کمال رواني و خالي بودن نثر آن از هرگونه تکلف و تعقيد است. وقفنامه در حضور چند تن از علما از جمله آقا ميرمحمدمهدي و مرحوم سيد زين‏العابدين فرزندان مرحوم سيد تنظيم يافته و در پايان نسخه موجود، صحت و مطابقت آن با نسخه اصل، مورد تأييد سيدمؤمن فرزند ديگر مرحوم سيد و نيز محمدشفيع خوئي قرار گرفته و به مهر آنان مزيّن گرديده است.
همچنين مرحوم ملاحسين فشارکي (12) در شوال 1341هـ.ق ضمن تأييد صحت و مطابقت نسخه موجود، ميرزا محمدحسين (13) از نوادگان مرحوم سيد را به توليت مسجد منصوب نموده است.
قابل ذکر است که مسجد سيد داراي موقوفات بسيار از زمان مرحوم سيد و بعد از آن بوده که متأسفانه اکنون جز تعدادي مغازه در اطراف مسجد، از هيچ‏يک از آن موقوفات اثري نيست و به دليل فقدان توليت صحيح در سنوات اخير در جهت احياي مسجد و موقوفات و نيز بازسازي و تعمير خرابيهاي آن که معلول گذشت زمان و نيز بمباران و موشکباران اطراف مسجد در زمان جنگ تحميلي است، پيگيري لازم صورت نپذيرفته است.

متن وقفنامه مسجد سيد اصفهان

هو
صورت وقف‏نامچه مسجد جديدي که بنا فرمودند سرکار فيض آثار مرجع‏الاکابر و ألأنام، کفيل‏الفقراء والايتام، مروّج شريعت سيدالانبياء، عليه و علي آله السلام، حجت‏الاسلام سميّ جدّه امام‏الخامس سيّدالسند حاجي سيد محمدباقر الرشتي، اعلي‏اللّه‏ مقامه في دارالجنان، در محله بيدآباد دارالسلطنه اصفهان.
بسم‏اللّه‏ الرحمن الرحيم
الحمدللّه‏ رب‏العالمين والصلوة والسلام علي خير خلقه محمد و آله اجمعين اما بعد، نظر به اين‏که بعض مواضع مسجد جديد حضرت حجت‏الاسلام، اعلي‏اللّه‏ مقامه في دارالسلام، وقفيّت و مسجديّت آن غيرمعلوم بود، بلکه معلوم‏العدم بود بعض آن، لهذا جناب مستطاب مقتدي‏الأنام ملاذالاسلام آقاي آقا سيداسداللّه‏، مدّظله‏العالي، و جناب مستطاب مولي الاعظم الاعظم الافخم سميّ‏الحجة آقامير محمدمهدي (14)، سلمه‏اللّه‏ تعالي، به تاريخ يوم سه‏شنبه هشتم شرعي شهر رمضان‏المبارک سنه 1262 در مدرس مسجد حاضر شدند و در خدمت ايشان بودند جناب عمدة‏الفضلائي حاجي ملاّشفيع ترک خويي (15) و جناب عمدة‏الفقهائي آخوند ملامحمد رفيع رشتي (16) و جناب فضائل‏مآب آقا شيخ صدراي تنکاباني (17) و جناب قدوة‏السادات حاجي ميرمحمدصادق کليشادي (18) و جناب آقا سيد زين‏العابدين شفتي (19) و آخوند ملاحسن (20)، ولد مرحوم آخوند ملامؤمن، قرار وقفيّت اجزاء و مواضع مسجد به نحو آتي ذکره اصالةً و وکالةً از قبل ساير اخوان (21) مقرر و وقف فرمودند.
امّا آنچه جناب حجت‏الاسلام، اعلي‏اللّه‏ مقامه، اخبار فرمودند به عنوان مسجد بودن گنبد و ايوان و دوچلستون طرفين گنبد و ايوان است و دو مهتابي بزرگ در صحن مسجد است به عبارة اخري دو سکوي بزرگ در دو طرف حوض است و تمامي شبستان بزرگ است بدون سطح بام آن که از توابع حجرات است و ايوان تحت گلدسته است.
امّا آنچه صيغه وقف آن را جاري فرمودند به تاريخ مسطور صفّه مقابل مقبره را به انضمام صفّه قرينه آن را که نجّارخانه بود وقف فرمودند بر عامه مصلّين به اين معني که مسجد کردند آنها را و همچنين شبستان کوچک را وقف فرمودند به عنوان مسجد بودن بر عامّه مسلمين و همچنين وقف فرمودند جميع حجرات فوقانيه مبنيّه در مسجد را مع سطح چهار مهتابي که سواي مدرس بزرگ موازي چهل و پنج باب حجره است بر عامّه طلبه علوم دينيّه.
و امّا مدرس وقف شد بر مدرّس طلاب و اما گلدسته وقف شد بر مؤذن و قرّاء و ممجّدين.
و امّا حوض بزرگ وقف باشد بر عامه متطهّرين از مسلمين خواه کساني که از همين موضع حوض وضوء ساخته و در همين مسجد نمازگزارند و خواه در جايي ديگر. (22).
و امّا صحن مسجد قرار وقف بر اين شد که صحن محاذي چلستون الي دو مهتابي، يعني دو سکّو و يک زرع به حوض مانده به عنوان مسجديت وقف بر مصلّين بوده باشد؛ مگر به قدر شارع پهلوي سکّوها که آن مستثني است از دم دالانها الي منتهاي سکوها و داخل توابع است، يعني بر عابرين در مسجد و حجرات و تتمه صحن و بيست باب فخريهاي جنب شبستانها وقف بر
مسلمين واردين در مسجد اعم از نمازگزار و قاري و تعزيه‏دار و محصّلين مسائل و عابرين به حجرات.
و امّا چاه و منبع وقف است بر مصالح مسلمين به جهت آب حوض بزرگ صحن و حوض سرکر و خلاها و کرها و سقاخانه و شرب مسلمين.
و امّا کر و خلاها وقف است بر عامه مسلمين و اما دربهاي مسجد و دالانها وقف است بر عابرين در مسجد و طلاب.
و امّا أرض مزبله و دکاکين وقف بر مصالح مسجد از بوريا و چراغ و خدّام و آبکش و مؤذن و تعمير.
به تاريخ شب چهارشنبه سيّم شهر ربيع‏المولود سنه 1264 جناب مقتدي‏الانامي آقا سيّداسداللّه‏ به انحاء مسطوره بعد اوقات مسطوره را صيغه وقف جاري فرمودند.
اولاً سقاخانه جديد را وقف فرمودند بر عامه مسلمين که از آن شرب نمايند و ثانيا دکاکين جنب گاورو را و فوق گاورو و فوق مزبله را الي خانه حاجي جواد عصار را مع سکوها به انضمام سقاخانه قديم و اُرسي جنب آن و فضاي محاذي آن و سکوهاي درب مسجد و اُرسيها الي دکان قصابي و فضاي محاذي جرّاحي آنها و امکنه که انتفاع از آن ممکن باشد در آن فضا تمام را به استثناي شارع مسجد از فضاي درب مسجد وقف فرمودند از جانب خود و جميع ورثه جناب جنت‏مآب حجت‏الاسلام، اعلي‏اللّه‏ مقامه، بر مسجد و مصارف آن از خادم و مؤذن و فرش و چراغ و غيره و ايضا وقف فرمودند سکوهاي دالان درب بزرگ را و مواضع از دالان را که انتفاع از آن توان بردن به نحوي که مضرّ به مارّه نباشد به استثناء چهار فخري که کفشکن بر ايوان زير گلدسته و صفّه نجارخانه و صفه مقابل مقبره است بر مصارف مسجد و ايضا معبر دالان را وقف فرمودند به عامه مسلمين از عابرين که از شرب و بردن آب به حياض (23) و کرها و سقاخانه منتفع شوند و ايضا وقف فرمودند منبع کوچک را بر عامه مسلمين.
و ايضا وقف فرمودند گاورو را بر مسجد به جهت گاورو و ايضا وقف فرمودند دالان معبر کر و خلاها و مبال را به انضمام خلاها و کرها و مبال و حوض سرکر و خلاء را به انضمام اطراف آن بر عامه مسلمين به جهت رفع حاجات آنها.
و ايضا وقف فرمودند ممرّ فاضل‏آب را به انضمام فاضل‏آب و بقيه چهارصد زرع زميني خربه به جهت کوت‏ورز بر مسجد و ايضا وقف فرمودند دو اوطاق واقع در دالان کر و خلا متصّل به يکديگر را به انضمام سکوهاي دالان و اوطاق کوچک دم دالان که دلاکي است بر مسجد و ايضا وقف فرمودند قطعه خربه جنب شبستان کوچک را که درب آن سر حوض کر و خلاست بر مسجد و ايضا وقف فرمودند منبع بزرگ را بر مسجد و متعلقات مسجد و عامه مسلمين به جهت آب برداشتن و خوردن، رفع حاجات طلاب مسجد و به جهت وضوء ساختن و غسل نمودن عندالحاجة و بردن آب به حياض مسجد و کرها.
و ايضا وقف فرمودند ايوان بزرگ زير گلدسته را و ايوان جنب نجّارخانه حال را و ايوان و صفّه مقابل مقبره بر عامّه مسلمين از مصلّين لِلصّلوة به جهت مسجد بودن و قطعه زمين که حال خاک در آن ريخته واقع در پهلوي صفه مقابل مقبره مستثني از مسجد است و ايضا وقف فرمودند نجارخانه حال را بر مسجد لَيِعمَل فيها ما يَلزِمُ العَمَلَ فيه لِلمسجدِ وَ لِلمُسلمينَ اَن يُصَلُّوا فيها ما لَم يُزاحِم الاعمال اللازمة للمسجد (24) و ايضا وقف فرمودند چهار فخري که در جنب ايوان گلدسته و صفّه‏هاي جنبين دو دالان است بر مسجد، لکن مادامي که حاجت به عبور نباشد انتفاع از آنها به جهت مسجد مقدم و اولي است بر عبور.

جرت الصيغ حسبما صدر في تاريخ‏الصدر حرّره الاقل اسداللّه‏ الموسوي.
محلّ خط مبارک سرکار مقتدي‏الانام ملاذالاسلام مولينا حاجي سيداسداللّه‏ دام ظلّه،
بسم‏اللّه‏ الرحمن الرحيم 
ه الحمدللّه‏ رب‏العالمين والصلوة والسلام علي خير خلقه محمد و آله اجمعين، به تاريخ شب دوشنبه هيجدهم شهر رمضان‏المبارک سنه 1271 جناب شريعت‏مآب مقتدي‏الانامي مولانا حاجي سيداسداللّه‏، سلمه‏اللّه‏ تعالي، قربة الي‏اللّه‏ تعالي، از جانب خود و جميع ورثه جناب حجت‏الاسلام، اعلي‏اللّه‏ مقامه، وقف مؤبّد و حبس مخلّد فرمودند مجموع حجرات و بيوتات قابل سکناي واقعات در اطراف اربعه مسجد را به انضمام شوارع و توابع آنها را از مهتابيها و طالار و مدرس بر عامه طلبه دينيه، حجراتي که فوقاني است و مدرس به عنوان مدرس بودن به جهت تدريس و حوض بزرگ واقع در وسط مسجد را وقف فرمودند بر عامه مسلمين از طلاب و مصلّين و عابرين و واردين و هکذا شلّه (25) را وقف فرمودند بر مسجد به جهت آنکه مادام که محتاج‏اليه است به جهت متاع بزازها و غيرهم اسباب خود را در آن گذارده باشند و هکذا وقف فرمودند حجره معرف به چراغخانه را بر مسجد به جهت چراغ‏خانه و صيغه وقف را جاري فرمودند. في‏التاريخ و ايضا وقف فرمودند چاه گاو و اسباب آن را بر حياض مسجد و منابع و کرها و سقاخانه‏ها.
نعم، الامر کما فيه في التاريخ حرّره الحقير اسداللّه‏ الموسوي.
محلّ خط سرکار شريعت‏مدار نائب‏الامام حجت‏الاسلام فخـرالمحققين و سيدالمجتهـدين مولينا الاعظم حاجي سيداسداللّه‏ دام ظلّه.
بسم‏اللّه‏ الرحمن الرحيم
الحمدللّه‏ رب‏العالمين والصلوة والسلام علي خير خلقه محمد و آله اجمعين. به تاريخ شب پنجشنبه بيست و دويم شهر رجب‏المرجب سنه 1273 جناب شريعت‏مآب، دام‏ظله، وقف فرمودند از جانب خود و جميع ورثه غفران مآب حجت‏الاسلام، اعلي‏اللّه‏ مقامه، صحن فضاي سنگبست مسجد را از اطراف دو مهتابي بزرگ و آنچه برابر ايوان گلدسته و جنبين آن است و صحن متصل به گنبد بزرگ و ايوان بزرگ و محاذي دو چلستون و اطراف حوض بزرگ و فخريها متصل به دو شبستان طرفين مسجد را بر مؤمنين و مؤمنات از مصلّين و وعّاظ و مستمعين و ذاکرين مصائب ائمه هدي، صلوات‏اللّه‏ عليهم، و مستمعين مسائل دينيه و طلاب و عابرين بر مهتابيها و مساجد مذکوره اطراف مسجد و مصلين بر اموات و با حاجت مصلين بر اين مواضع مذکوره، مصلين اولي و اقدم خواهند بود از غيرمصلين، لکن معابر شبستانها و حجرات فوقاني جهت عبور حين‏الحاجة در شبستانها و حجرات اقدم خواهد بود و اولي و ايضا وقف فرمودند دالان و معبر سمت کوچه قصابها را از ابنيه و عرصه بر عابرين در مسجد و حواشي و متعلقات آن را بر مسجد و ايضا وقف فرمودند راه سمت خانه مشايخ و حمام را از معبر و دالان و سر در و جلوخان آن را و توابع آن را بر عابرين مسجد و بر مسجد و جرت‏الصيغة.
جرت الصيغ في تاريخ الصدر، اسداللّه‏ الموسوي.
محل خط سرکار شريعت‏مدار ملجأالانام حجت‏الاسلام نائب‏الامام مروّج شريعة سيدالانام، عليه و علي آله السلام، حاجي سيداسداللّه‏ الموسوي.
(و ايضا في) به تاريخ بيست و دويم شهر رجب سنه 1273 وقف فرمودند مقبره منوره حجت‏الاسلام به انضمام دروب و اُرسي و توابع آن و چراغخانه آن بر زائرين آن بقعه شريفه و قاري قرآن در آن بقعه و خادم بقعه، قربةً الي‏اللّه‏ تعالي، و ايضا وقف فرمودند دکاکين جنب مقبره را و سکوهاي داخل و خارج آن از عطاري و کرجي‏دوزي و علاقه‏بندي و بزازي و خشکه‏بارفروشي به استثناء دکان قصابي بر خادم بقعه و قاري قرآن که دائم در آن بقعه قرائت نمايد و مصالح زائرين از فرش و روشنائي و امثال آن، قربة
الي‏اللّه‏ تعالي.
نعم، الامر کما فيه، في رجب 1273، اسداللّه‏ الموسوي.
محل خط سرکار شريعت‏مدار سيدالمحققين و فخرالمجتهدين ملجأالانام، ملاذالاسلام، مولينا حاجي سيداسداللّه‏ الموسوي.
تمام اوراق وقف‏نامه مقابله با نسخه اصل شد مطابق و صحيح است، في 10 شهر جميدي الاولي سنه 1290 محل مهر عبده مؤمن بن محمد باقر الموسوي.
مقابله با نسخه اصل شد، مطابق و صحيح است بالتّمام في شهر جميدي الاولي سنه 1290، محل مهر محمد شفيع بن...
بسم‏اللّه‏ الرحمن الرحيم قد صحّ طباق هذا الکتاب مع اصوله المطاعة الصادرة من حصون الاسلام خص منهم حجة‏الاسلام الحاج سيداسداللّه‏، طاب رمسه الشريف، ثم انّي جعلت السيّد السند الجليل والعالم الصالح النبيل التقي المعتمد الامين الحاج ميرزا محمدحسين بن الحاج‏ميرزا هاشم بن الحاج سيدجعفر بن الحاج سيدمحمد باقر الباني للمسجد العظيم والمباني لشريعة سيدالمرسلين، اعلي‏اللّه‏ مقامهم العلي، في ثالث عشر صفرالمظفر سنة اربعين بعد ثلثماثة بعد الالف، لصلاحه و حسن امانته و علمه و فضله و سداده فجعلته متوليا مستقلاً تاما فعليه القيام بما يجب عليه متوليا و لايجوز منعه و مزاحمته و مضادّته لان مزاحمته صد عن سبيل‏اللّه‏ و اخراج عن الصراط المستقيم. حرّرهُ الضعيف حسين الفشارکي...، شوال 1341 محل مهر: «حسين مني و انا من حسين.»

پی نوشت:

1- ماهرالنقش، محمود، مجله موزه‏ها، سال اول، شماره يکم، شهريور 56، ص92. در اين مقاله آغاز بناي مسجد سال 0811هـ.ق عنوان شده است. با توجه به سال ولادت مرحوم سيد (5711هـ.ق) و سال ورود او به اصفهان (6121هـ.ق)، مسلما بناي مسجد پس از اين سالها و بنابر قول صحيح بين سالهاي 0421 تا 5421هـ.ق بوده است. 
2- امين، سيدمحسن، اعيان الشيعه، ج7، ص881، دارالتعارف، بيروت، 3041هـ.ق. .
3- مهدوي، سيد مصلح‏الدين، بيان المفاخر در احوالات حاج سيدمحمدباقر حجت‏الاسلام شفتي، ج1، ص27، چاپ اول، انتشارات مسجد سيد، 8631. قابل ذکر است که اين کتاب در دو جلد پيرامون احوالات مرحوم سيد و اولاد و آثار او تأليف شده و تنها اثر منحصر در اين زمينه مي‏باشد. .
4- از مجموعه آثار قلمي سيد حجت‏الاسلام تاکنون دوره مطالع الانوار في شرح شرايع الاسلام در شش مجلد و نيز تحفة الابرار در يک جلد به کوشش انتشارات مسجد سيد به چاپ رسيده است. 
5- چهار سوقي، ميرزا محمدباقر، ترجمه روضات الجنات، ج2، ص092، به نقل از مهدوي، سيد مصلح‏الدين، همان، ج2، ص58. .
6- جابري انصاري، ميرزا حسن‏خان، تاريخ اصفهان، ص69، به نقل از همان. .
7- در زمينه بررسي ساختمان مسجد سيد و ويژگيهاي معماري آن تحقيقات فردي و گروهي چندي به صورت ويژه و يا ضمن تحقيقات گسترده با موضوعات مختلف انجام گرفته که از آن جمله عناوين و برخي مشخصات تحقيقات موجود در آرشيو بخشهاي تک‏نگاري (منوگرافي) و عکس و اسلايد دانشکده معماري و شهرسازي دانشگاه شهيد بهشتي تهران بدين‏قرار است:
الف: بررسي مساجد اصفهان، سال 3631، به شماره 991 رب؛ ب: بررسي طاقهاي مسجد سيد، سال 5631 به شماره 1622؛ ج: ورودي مساجد، سال 7ـ5631، به شماره 1813؛ د: بناهاي تاريخي آسيب‏ديده در جنگ، سال 8 ـ7631 به شماره 8882؛ هـ: گنبد خانه‏هاي قاجار، سال 8631، به شماره 7103؛ و: آلبوم عکس و رسم پلان کامل، به شماره‏هاي 94 و 315. .
8- اعتمادالسلطنه، محمدحسن خان، الآثر و لآثار، ص931، به نقل از مهدوي، سيدمصلح‏الدين، همان، ج2، ص152. 
9- مهدوي، سيد مصلح‏الدين، همان، ج2، ص133. 
10- از مجموعه آثار قلمي مرحوم حاج سيد اسداللّه‏ تنها کتاب الامامة در يک جلد به کوشش انتشارات مسجد سيد به چاپ رسيده است. 
11- امين، سيد محسن، اعيان الشيعه، ج3، ص782. .
12- متوفي به سال 3531هـ.ق فقيه اصولي و خطيب از شاگردان ميرزا حبيب‏اللّه‏ رشتي و سيد محمدحسن شيرازي. امين، سيد محسن، اعيان الشيعه، ج9، ص232. 
13- سيد محمدحسين جعفري، متولد 3031هـ.ق و متوفي 9631 امام جماعت مسجد سيد، مهدوي، سيد مصلح‏الدين، همان، ج2، ص881. 
14- اين دو از فرزندان مرحوم سيد حجت‏الاسلام بوده و از احوالات آنان اطلاعات دقيقي در دست نيست: مهدوي، سيدمصلح‏الدين، همان، ج2. 
15- ملامحمد شفيع بن محمد خوئي اصفهاني فرزند ابوالقاسم از شاگردان مرحوم سيد و متوفي سال 5621هـ.ق مي‏باشد. همان، ج2، ص624.. 
16- مولي محمد رفيع بن علي رشتي معروف به شريعتمدار از شاگردان و مجازين سيد حجت‏الاسلام. نسب او به عمارياسر مي‏رسد و وفات او را به سال 2921هـ.ق نوشته‏اند. همان، ج2، ص024. 
17- از اين دو تن اطلاعي به دست نيامد. 
18- ميرمحمد صادق بن سيد محمد شاگرد و داماد سيد حجت‏الاسلام بوده وفات او در سال 5621هـ.ق در اصفهان بوده است، همان، ج2، ص724. 
19- ر. ک به: پاورقي 1. 
20- ر. ک به: پاورقي 4. 
21- از آنجا که سيد حجت‏الاسلام داراي فرزندان دختر نيز بوده است، به نظر مي‏رسد در انتخاب عبارت «ساير اخوان» سهوي رخ داده و چنانچه در قسمتهاي ديگر همين وقفنامه ذکر شده عبارت «ساير ورثه» صحيح است. 
22- از نظر فقهي با وضوي ساخته شده از آب يک مسجد نمي‏توان ابتداءً در محل ديگر نماز گزارد مگر آنکه تصريح به جواز شود و اين عبارت به منظور تصريح در جواز است. 
23- حوضها جمع حوض. 
24- ترجمه: تا اموري که براي مسجد ضروري است در آن انجام شود و مسلمين مادام که نمازگزاردن در آن ايجاد مزاحمت براي امور مذکور ننمايد، مي‏توانند در آن نمازگزارند. 
25- بر وزن غلّه، قسمت انتهاي شبستان کوچک مسجد سيد را گويند.

نويسنده: سيد محسن قائم‏ فرد

منابع: 
ميراث جاويدان

نسخه مناسب چاپ ارسال به دوستان