انفاق در آیه 16 سوره تغابن

۲۶ مرداد ۱۳۹۹ 0
انفاق در آیه 16 سوره تغابن
  • سوره تغابن آیه 16
    فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا استَطعْتُمْ وَ اسمَعُوا وَ أَطِيعُوا وَ أَنفِقُوا خَيراً لاَنفُسِكمْ وَ مَن يُوقَ شحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئك هُمُ الْمُفْلِحُونَ
    بنابراين تا آنجا كه در توان داريد تقواى الهى پيشه كنيد، و گوش ‍ دهيد و اطاعت نمائيد، و انفاق كنيد كه براى شما بهتر است ، و آنها كه از بخل و حرص خويشتن مصون بمانند رستگار و پيروزند

دراين آيه به عنوان نتيجه گيرى آيات قبل همين سوره مى فرمايد، اكنون كه چنين است تقواى الهى پيشه كنيد آنقدر كه در توان داريد، و فرمانهاى او را بشنويد و اطاعت كنيد، و در راه او انفاق نمائيد كه براى شما بهتر است «فاتقوا الله ما استطعتم و اسمعوا و اطيعوا و انفقوا خيرا لانفسكم.»

نخست دستور به اجتناب از گناهان مى دهد (چرا كه تقوا بيشتر ناظر به پرهيز از گناه است) و سپس دستور به اطاعت فرمان و شنيدنى كه مقدمه اين اطاعت است و از ميان طاعات بخصوص روى مساءله انفاق كه از مهمترين آزمايشهاى الهى است تكيه مى كند و سرانجام هم مى گويد سود تمام اينها عائد خود شما مى شود.بعضى از مفسران «خيرا» را به معنى «مال»  تفسير كرده اند كه وسيله نيل به كارهاى مثبت است همانگونه كه در آيه وصيت نيز به همين معنى آمده است : «كتب عليكم اذا حضر احدكم الموت ان ترك خيرا الوصية للوالدين و الاقربين بالمعروف» «بر شما مقرر شده هنگامى كه مرگ يكى از شما فرا رسد اگر خيرى از خود به يادگار گذاشته وصيت به طور شايسته براى پدر و مادر و نزديكان كند» (بقره 180).

جمعى نيز خير را به معنى گسترده اى تفسير كرده، و آن را قيد «انفاق»  ندانسته ، بلكه به كل آيه مربوط مى دانند و مى گويند: منظور اين است اطاعت تمام اين اوامر به سود شما است، (اين تفسير مناسبتر به نظر مى رسد)

و در پايان آيه به عنوان تاكيدى بر مسئله انفاق مى فرمايد: «و آنها كه از بخل و حرص خويش مصون بمانند رستگار و پيروزند» «و من يوق شح نفسه فاولئك هم المفلحون»

شح  به معنى بخل توام با حرص است ، و مى دانيم اين دو صفت رذيله از بزرگترين موانع رستگارى انسان ، و بزرگترين سد راه انفاق و كارهاى خير است ، اگر انسان دست به دامن لطف الهى زند و با تمام وجودش از او تقاضا كند و در خودسازى و تهذيب نفس بكوشد و از اين دو رذيله نجات يابد سعادت خود را تضمين كرده است.گرچه در بعضى از روايات از امام صادق (عليه السلام) آمده است : «من ادى الزكاة فقد وقى شح نفسه» «كسى كه زكات را بپردازد از بخل و حرص رهائى يافته»  ولى روشن است كه اين يكى از مصداقهاى زنده ترك بخل و حرص است ، نه تمام مفهوم آن .در حديث ديگرى مى خوانيم كه امام صادق(عليه السلام) از شب تا صبح طواف خانه خدا بجا مى آورد و پيوسته مى فرمود: «اللهم ق شح نفسى» «خداوندا! مرا از حرص و بخل خودم نگاه دار» يكى از يارانش عرض مى كند: فدايت شوم، امشب نشنيدم غير از اين دعا، دعاى ديگرى كنى فرمود: چه چيز از بخل و حرص نفس مهمتر است در حالى كه خداوند مى فرمايد: «و من يوق شح نفسه فاولئك هم المفلحون»

سپس براى تشويق به انفاق و جلوگيرى از بخل و شح نفس در آيه بعدی مى فرمايد: اگر شما به خدا، قرض الحسنه دهيد، آن را براى شما مضاعف مى سازد، و شما را مشمول آمرزش خويش مى گرداند، و خدا شكرگزار و بردبار است. «ان تقرضوا الله قرضا حسنا يضاعفه لكم و يغفر لكم و الله شكور حليم»

چه تعبير عجيبى كه بارها در قرآن مجيد در مورد «انفاق فى سبيل الله» تكرار شده ، خدائى كه آفريننده اصل و فرع وجود ما، و بخشنده تمام نعمتها، و مالك اصلى همه ملكها است ، از ما وام مى طلبد! و در برابر آن وعده «اجر مضاعف» و آمرزش مى دهد، و نيز از ما تشكر مى كند، لطف و محبت بالاتر از اين تصور نمى شود، و بزرگوارى و رحمت فراتر از اين ممكن نيست ، ما چه هستيم و چه داريم كه به او وام دهيم؟ و تازه چرا اينهمه پاداش عظيم بگيريم؟ !اينها همه نشانه اهميت مسئله انفاق از يكسو و لطف بى پايان خدا درباره بندگان از سوى ديگر نيست؟ «قرض» در اصل به معنى قطع كردن و بريدن است، و چون با واژه «حسن» همراه شود، اشاره به جدا كردن مال از خويشتن و دادن آن در راه خير است .«يضاعفه» از ماده «ضعف» ( بر وزن شعر) چنانكه قبلا هم گفته ايم ،تنها به معنى دو برابر نيست ، بلكه چندين برابر را نيز شامل مى شود كه در مورد «انفاق»  تا هفتصد برابر، و بيش از آن، در قرآن آمده است !(بقره – 261)

ضمنا جمله «يغفر لكم» دليل بر اين است كه انفاق، يكى از عوامل آمرزش گناه است.

تعبير به «شكور» كه يكى از اوصاف خدا است، دليل بر اين است كه خداوند از بندگانش به وسيله پاداشهاى عظيم تشكر مى كند، و حليم  بودن او اشاره به مساءله آمرزش گناهان، و عدم تعجيل در عقوبت بندگان است.